شهــــــــــــــــــــــــرفرنــــــــــــــــــــــگ مطالب گوناگون از همه چيز واز همه جا در شهر فرنگ...
| ||
|
كاش در خلوت خويش فارغ ازهردو جهان كلبه اي داشتم ازتنهايي كاش در جنگل سبز زيرآبي سپهر كلبه اي داشتم از چوب و گياه نردباني همه الطاف خدا كاش آنجابودم كه زمين آزاد است چشم من در رويا كلبه اي را ديده است كه در و ديوارش همه از تركه و چوب سقف آن برگ گياهان خداست من قسم مي خورم آنجا خوب است.
تقديم به تو كه هنوزهم تكه اي ازآسمان درچشمانت
جرعه اي ازدريادردستانت و تجسمي زيبا ازخاطره ايثارگلهاي سرخ درمعبرارغواني دلت به يادگارمانده است. نخستين چكه ناودان بلند يك احساس را درقالب كلامي ازجنس تنفس باغچه هاي معصوم ياس به روي حجم سپيد يك برگ ميريزم وآن را باهمه لهجه هاي پروانه صفت هاي اين گيتي بي انتها به آستان نيلوفري دلت هديه ميكنم اميدوارم درپناه خالق نيلوفرهامهربان وشكيبا بماني. "تقديم به عشق هميشه جاودانم"
اگر عشق نبود،به كدامين بهانه مي گريستيم و مي خنديديم؟! كدام لحظه ناياب را انديشه مي كرديم؟! و چگونه عبور روزهاي تلخ را تاب مي آورديم؟! آري! بي گمان پيش از اين ها مرده بوديم! اگر عشق نبود...
اگه بي هوا كسي وارد زندگيت شد ؛ بدون كار خدا بوده!
اگه بي محابا دلها قبل از دستها به هم گره خورد ؛ بدون كار خدا بوده !
اگه گريه هات تو خنده غفلت ديگران شنيده نشد تا خورد نشي ؛ بدون تنها محرمت خدا بوده!
حالا هم اگه دلت شكسته و بغض تنهايي خفت كرده ؛ شك نكن تنها مرهمت خداست كه ؛ از سر تواضع يه بهونه واسه نوازشت گير آورده !
آخه مي دوني ؟
خدا خيلي تنهاست شبي باران شبي آتش شبي آيينه و سنگم شبي از زندگي سيرم شبي با مرگ مي جنگم تو آتش مي شوي بر خرمن احساس تنهايم تو را با هر نفس مي بويم اما باز دلتنگم... هرچند كه من گناهكارم يا رب بر رحمت تو اميدوارم يا رب بر وسعت عفوت چه نگاه اندازم بر كرده خود نظر ندارم يا رب
ماه عشق ، ماه صفا ، ماه نور و ماه نزول بركت تمام شد ، خدايا ما را درياب...
استشمام عطر خوش بوي عيد فطر از پنجره ملكوتي رمضان گواراي وجود پاكتان
اي سرچشمه محبت اي عشق واقعي چگونه ستايشت كنم در حالي كه قلبت از محبت بي نياز است چگونه ببوسمت وقتي كه عشقت در وجودم جاري مي شود بگذار نامت را تكرار كنم نامت زيبا و دلنشين است چه داشته اي كه اينگونه مرا طلسم كرده اي؟ من اين گونه نبودم تو عشق را با من آشنا كردي تو هواي دلم را با طراوت كردي زماني كه با تو هستم به آسمان بيكران پرواز مي كنم... دوستت دارم تا بي نهايت... خدا را دوست دارم چون هرچه دارم از او دارم اگر عاشقم از اوست اگر صادقم صداقتم از اوست اگر شادم شاديم از اوست اگر زندگي ميكنم زندگيم از اوست... اگه تو اين دنيا كسي هست كه با ديدنش رنگ رخسارت عوض ميشه و قلبت آبروتو به تاراج ميبره ، مهم اين نيست كه اون مال تو باشه مهم اينه كه باشه... نفس بكشه... زندگي كنه واز زندگيش لذت ببره
عشق يعني خاطرات بي غبار دفتري از شعر و ازعطربهار
عشق يعني يك تمنا يك نياز زمزمه از عاشقي با سوز و ساز
عشق يعني چشم خيس مست او زير باران دست تو در دست او
عشق يعني ملتهب از يك نگاه غرق در گلبوسه تا وقت پگاه
عشق يعني عطر خجلت،شور عشق گرمي دست تودر آغوش عشق
عشق يعني"بي تو هرگز...پس بمان" تا سحر از عاشقي با او بخوان
عشق يعني هرچه داريم نيم كن از برايش قلب خود تقديم كن.
تقديم به تو كه هنوزهم تكه اي ازآسمان درچشمانت
جرعه اي ازدريادردستانت
و تجسمي زيبا ازخاطره ايثارگلهاي سرخ
درمعبرارغواني دلت به يادگارمانده است.
نخستين چكه ناودان بلند يك احساس را
درقالب كلامي ازجنس تنفس باغچه هاي معصوم ياس
به روي حجم سپيد يك برگ ميريزم
وآن را باهمه لهجه هاي پروانه صفت هاي اين گيتي بي انتها
به آستان نيلوفري دلت هديه ميكنم
اميدوارم درپناه خالق نيلوفرهامهربان وشكيبا بماني.
كاش در خلوت خويش
فارغ ازهردو جهان
كلبه اي داشتم ازتنهايي
كاش در جنگل سبز
زيرآبي سپهر
كلبه اي داشتم از چوب و گياه
نردباني همه الطاف خدا
كاش آنجابودم كه زمين آزاد است
چشم من در رويا كلبه اي را ديده است
كه در و ديوارش همه از تركه و چوب
سقف آن برگ گياهان خداست
من قسم مي خورم آنجا خوب است.
تو مرا مي فهمي من تو را مي خواهم و همين ساده ترين قصه يك انسان است تو مرا مي خواني من تورا ناب ترين شعر زمان مي دانم وتو هم ميداني تا ابد در دل من مهماني...
وحشت از عشق که نه ، ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ، ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم ، صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ ، که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ماست ...
شبي غمگين تر از شبهاي فرهاد به ياد لحظه هاي رفته بر باد به ياد سرو هاي سبزوعاشق نشستم گريه كردم تا شقايق صدايم يك نيستان بي قراري غروب و حسرت و چشم انتظاري به يادت اي عزيزنازنينم! شبي تنها و خاكستر نشينم از آن آتش كه شب را شعله ور كرد چه برجامانده جز خاكسترسرد شكفته ياد گل در گريه هايم پرازحرفم اگرچه بي صدايم به سوگت اي چراغ خانه دل چو كولي ميروم منزل به منزل كه تا شايد ز تو يابم نشاني زتو اي شاعر هر چه ترانه تو را مي پرسم از اندوه مهتاب كه مي گريد به روي بسترآب تمام چشم را من جستجويم مگر يابم تو را در روبرويم قشنگترین لحظه هایم را با سخت ترین دقایقت عوض میکنم تا بدانی عاشق ترین پروانه ات بودم ومجنون ترین دیوانه ات هستم. كاش ميشد قلب ما از ياس بود
تك تك گلبرگ آن احساس بود پاك وسبز و ساده وبي ادعا كاش ميشد بهتر از الماس بود كاش ميشد عشق را تفسير كرد عاشقي را با محبت سير كرد بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک، شاخه های شسته ،باران خورده ،پاک آسمان آبی و ابر سپید، برگ های سبز بید، عطر نرگس رقص باد، نغمه شوق پرستو های شاد، خلوت گرم کبوتر های مست... نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار!
خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک _که میخندد به ناز _ خوش به حال جام لبریز از شراب، خوش به حال آفتاب.
ای دل من،گرچه _ دراین روزگار _ جامه رنگین نمی پوشی به کام باده رنگین نمی بینی به جام نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت _ از آن که می باید _ تهی ست، ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم! ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب! ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار.
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ هفت رنگش میشود هفتاد رنگ! (فریدون مشیری) [ شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:فریدون مشیری,خوش به حال غنچه های نیمه باز, ] [ 6:47 ] [ بهار ]
آسمون من وتو یه مدته سیاه شده گفتن دوستت دارم کم شده٬ کیمیا شده اون غروری که گذاشته بودیمش یه جای دنج اومده باز توی قلب من وتو خدا شده اون حسادتها که اول طمع عاشقی رو داشت حالا انگار ارزشش قد یه ادعا شده مارو چشممون زدن ما که با هم بد نبودیم ما چه تقصیری داریم که قحطی وفا شده من یه مدته تحمل می کنم غصه ها رو به خودم میگم شاید راس راسی اشتباه شده اما نه دیدم که عشق روزای اولمون رنگ عادت بد یه ادعا شده ببخشيد كه اين مطلب رو كه ربطي هم به موضوع وبلاگ نداره براتون گذاشتم. ولي واقعا عاليه براي كساني كه دوست دارن از راه آسون كسب درآمد كنند. لطفا مطلب زير را تا آخر بخونيد پشيمون نميشيد.متشكرم
كسب درآمد راحت فقط از طريق دريافت SMS روي گوشي تلفن همراه
میدونم شما هم از کسب در آمد از اینترنت نا امید هستین اما این یک روش جدیده !
از تابستان سال 90 یک شرکت تبلیغاتی که با دریافت پول از دیگر شرکت ها sms تبلیغاتی ارسال میکند کار خود را با شیوه ای جدید آغاز کرد و آن این است که :
این شرکت sms های تبلیغاتی دیگر شرکت ها را به شماره گوشی شما ارسال می کند اما شما لازم نیست که حتما آن ها را بخوانید میتوانید آن ها را پاک کنید ولی باید تلفن همراهتان روشن باشد تا آن را دریافت کند زیرا هر یک sms حدود 10 تومان پول به حساب شما واریز میکند پس شما کافیست تنها sms ها را تحمل کنید و پول بگیرید.
البته این تنها راه کسب درآمد نیست شما میتوانید با معرفی این سایت به دیگران معادل 46 % از درآمد آنها را دریافت کنید البته این وجه از آنها کم نمی شود یعنی آنها درآمد کامل را همانند شما دارند ولی شما به خاطر این معرفی این وجه را از طرف شرکت دریافت میکنید
در حقیقت مقدار قابل توجهی از مبلغ پرداختی توسط شرکت متقاضی برای ارسال sms به دریافت کنندگان sms ( افرادی مثل شما ) واگذار میشود وباقی آن به خود شرکت.
برای ثبت نام به لینک زیر بروید و در کادر سبز رنگ بروی ثبت نام کلیک کنید :
ads.inpersia.com/users/ref/82724
نکات:
در وارد کردن شماره موبایل و شماره حساب و ... کاملا دقت کنید
شماره حساب خود را حتما دستی وارد کنید
بعد از ثبت نام به بخش « ویرایش اطلاعات کاربری » رفته و شماره
حساب خود را وارد کنید.
بعد از ثبت نام حتما از سیم کارتی که با آن ثبت نام کردید یک پیام
بدون متن به 30005043500050 بفرستید.
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |