شهــــــــــــــــــــــــرفرنــــــــــــــــــــــگ مطالب گوناگون از همه چيز واز همه جا در شهر فرنگ...
| ||
|
عشق يعني : عشق يعني خاطرات بي غبار دفتري از شعر و ازعطربهار عشق يعني يك تمنا يك نياز زمزمه از عاشقي با سوز و ساز عشق يعني چشم خيس مست او زير باران دست تو در دست او عشق يعني ملتهب از يك نگاه غرق در گلبوسه تا وقت پگاه عشق يعني عطر خجلت،شور عشق گرمي دست تودر آغوش عشق عشق يعني"بي تو هرگز...پس بمان" تا سحر از عاشقي با او بخوان عشق يعني هرچه داريم نيم كن از برايش قلب خود تقديم كن. كاش در خلوت خويش فارغ ازهردو جهان كلبه اي داشتم ازتنهايي كاش در جنگل سبز زيرآبي سپهر كلبه اي داشتم از چوب و گياه نردباني همه الطاف خدا كاش آنجابودم كه زمين آزاد است چشم من در رويا كلبه اي را ديده است كه در و ديوارش همه از تركه و چوب سقف آن برگ گياهان خداست من قسم مي خورم آنجا خوب است.
تقديم به تو كه هنوزهم تكه اي ازآسمان درچشمانت
جرعه اي ازدريادردستانت و تجسمي زيبا ازخاطره ايثارگلهاي سرخ درمعبرارغواني دلت به يادگارمانده است. نخستين چكه ناودان بلند يك احساس را درقالب كلامي ازجنس تنفس باغچه هاي معصوم ياس به روي حجم سپيد يك برگ ميريزم وآن را باهمه لهجه هاي پروانه صفت هاي اين گيتي بي انتها به آستان نيلوفري دلت هديه ميكنم اميدوارم درپناه خالق نيلوفرهامهربان وشكيبا بماني. "تقديم به عشق هميشه جاودانم"
اگر عشق نبود،به كدامين بهانه مي گريستيم و مي خنديديم؟! كدام لحظه ناياب را انديشه مي كرديم؟! و چگونه عبور روزهاي تلخ را تاب مي آورديم؟! آري! بي گمان پيش از اين ها مرده بوديم! اگر عشق نبود...
اگه بي هوا كسي وارد زندگيت شد ؛ بدون كار خدا بوده!
اگه بي محابا دلها قبل از دستها به هم گره خورد ؛ بدون كار خدا بوده !
اگه گريه هات تو خنده غفلت ديگران شنيده نشد تا خورد نشي ؛ بدون تنها محرمت خدا بوده!
حالا هم اگه دلت شكسته و بغض تنهايي خفت كرده ؛ شك نكن تنها مرهمت خداست كه ؛ از سر تواضع يه بهونه واسه نوازشت گير آورده !
آخه مي دوني ؟
خدا خيلي تنهاست شبي باران شبي آتش شبي آيينه و سنگم شبي از زندگي سيرم شبي با مرگ مي جنگم تو آتش مي شوي بر خرمن احساس تنهايم تو را با هر نفس مي بويم اما باز دلتنگم... هرچند كه من گناهكارم يا رب بر رحمت تو اميدوارم يا رب بر وسعت عفوت چه نگاه اندازم بر كرده خود نظر ندارم يا رب
ماه عشق ، ماه صفا ، ماه نور و ماه نزول بركت تمام شد ، خدايا ما را درياب...
استشمام عطر خوش بوي عيد فطر از پنجره ملكوتي رمضان گواراي وجود پاكتان
اي سرچشمه محبت اي عشق واقعي چگونه ستايشت كنم در حالي كه قلبت از محبت بي نياز است چگونه ببوسمت وقتي كه عشقت در وجودم جاري مي شود بگذار نامت را تكرار كنم نامت زيبا و دلنشين است چه داشته اي كه اينگونه مرا طلسم كرده اي؟ من اين گونه نبودم تو عشق را با من آشنا كردي تو هواي دلم را با طراوت كردي زماني كه با تو هستم به آسمان بيكران پرواز مي كنم... دوستت دارم تا بي نهايت... خدا را دوست دارم چون هرچه دارم از او دارم اگر عاشقم از اوست اگر صادقم صداقتم از اوست اگر شادم شاديم از اوست اگر زندگي ميكنم زندگيم از اوست... اگه تو اين دنيا كسي هست كه با ديدنش رنگ رخسارت عوض ميشه و قلبت آبروتو به تاراج ميبره ، مهم اين نيست كه اون مال تو باشه مهم اينه كه باشه... نفس بكشه... زندگي كنه واز زندگيش لذت ببره |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |