شهــــــــــــــــــــــــرفرنــــــــــــــــــــــگ
مطالب گوناگون از همه چيز واز همه جا در شهر فرنگ... 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زمزمه های عاشقانه و آدرس bahar2312.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 یادتــــ در هوای خانه منتشر شده ..


وَ در مَــــــن ، گلی شکفته استـــــ . باید برخیزم !!


صدایی در مَـــــــن می‌گوید: پاییز آمده استـــــــ .. 


تُــــــــو .. نمی‌آیی؟!



 
 

[ یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, ] [ 11:44 ] [ بهار ]

 

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!


لحاف را بکشم رویش!


دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!




 


گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯ

آنــقـدر بـزرگ کـﮧ از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـﮯ بـر نـمـﮯ آیـد





گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها

حسرت ها را می شمارم

و باختن ها

وصدای شکستن را

... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم

وکدام خواهش را نشنیدم

وبه کدام دلتنگی خندیدم

که چنین دلتنگــــــــــــــــم





مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند ....

وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد ... !!!





به "سگ" استخون بدی ..

دورت میگرده

واست دم تکون میده !!!

من به تو "دل " داده بودم ... لعنتـــــــــــــــــــی !!!!!






گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن...

میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری...

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!!

اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی ...





گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ...

؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی ....





دلم تنگ شده

براي وقتي كه مي گفتي :دلم واست تنگ شده

دلم تنگه..

براي بودنت

شايدم لبخند خودم

دلم براي همه چيز تنگ شده جز

نبودنت !





برای خیانت ،

هــــزار راه هــســــت اما هـیــچ کــــدام


به انـــدازه تــــظـــاهـــر


به دوست داشتن کــثـیــف نـیـســـت ...





دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،

آهای جماعت...

میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟؟

شما دقیقا چه رنگی هستید؟!

رمانتیک...



این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !

همین بس که :

نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.




کلاغ جان!

قصه من به سر رسید...

سوار شو!

تو را هم تا خانه ات می رسانم...





همی گویی غمش را در دل نگهدار

نصیحت گو! نمی گویی دلت کو؟




 


به ما گذشت نیک و بد، اما تو روزگار

فکری به حال خویش کن، این روزگار نیست




 


به نسل های بعد بگویید ...

که نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز ...

نسل ما خود پیاز بود ...

که هر که ما رو دید گریه کرد





اﯾﻨﺠﺎ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ...

ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺁﺏ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ!

ﻗﺎﺿﯽ ﺟﯿﺮﻩ ﺑﻨﺪﯼ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ!

آنچه نقد است فقط جان توست،ﮐﻪ ﻗﺴﻂ ﺑﻨﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!!!






از دنیـــای ِ واقــعـی و نــامــردیــاش ! پنــــاه آوردیــــم بــه دنیــای ِ مـجــازی !

غــافـل از این کــه ، آســمون ، هـــمون آسـمونــه ...





سعی نکن متفاوت باشی!

فقط "خوب باش"

خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است...





کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم

که به کســـی بـــرنخـــورد ..!!





وقتی داریم به یکی فکر میکنیم نیست کنارمون!

وقتی میاد کنارمون باشه

دیگه بهش فکر نمیکنیم!

آحرش نفهمیدم زمان چیو حل میکنه؟





از عذاب بی تو بودن،در سکوت خود خرابم

دوری از صورت ماهت،هر نفس میده عذابم


خاطرات با تو بودن شب و روز میاد بخوابم


اینه آخرین کلامم ،بخدا بی تو خرابم





این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی،

تظاهر به بی خیـــــالی،

به شادی،

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...

اما . . .

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"





دلم تنگ است برای کسی که نمی داند...

نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم...

می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد....

پس بگذار که نداند بی او تنهایم...

دور میمانم که نزدیک بماند...





حـقـیـقـت دارد !

کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی

تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه

بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !

آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!





وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت,

از این همیشه ها که ندارند باورم ,

حال مرا نپرس که هنجارها مرا

مجبور می کنند بگویم که بهترم...





آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد .

شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد

حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،

چه قدر دوســتت دارد !

و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد !





بعضي زخــــم ها هســــــت كه هـــــــــر روز بــــايـــد روشونو باز كنــــي

و نـــــــــمـــــــــــــك بپـــــــــــاشــــــــــ ــــي ...

تــــــــا يــــــــــادت نـــــــــــــره كه ســــــــــــــراغ بعضـــــــــــي آدمـــــــــــــا

نبــــــــــــــــــــايـ ـــــــد رفـــــــــــت ، نــــــــــــــبـايـــد! ! !



می گوید: کلمات گـــــــــــاهی بار معنایی خود را از دست می دهند ...

این روزها " دوستـــــت دارم " ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد !

و گونه کسی را سرخ نمیکند !

می گویـــــــــم : مشکل از دوست داشتن نیست مشکل از تکـــــــــرار است !

 

 

تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی!
یکی دیروز و یکی فردا .


انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛
بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد .




دوره، دوره آدم هایی ست که همخواب هم می شوند
ولی هرگز خواب هم را نمی بینند .




اگرمیخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد
باور محال بودنش را عوض کن .



برنده می گوید مشکل است، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است، اما مشکل .
 



زندگی قانون باور ها و لیاقتهاست، همیشه باور داشته باش
لایق بهترین هایی .




زندگی یعنی :
ناخواسته به دنیا آمدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن .




کسی باش که عمری با تو بودن، یک لحظه، و لحظه ای بی تو بودن، یک عمر باشد .

[ یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, ] [ 10:4 ] [ بهار ]

 


 

زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام
 


آخر شبا رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه
 


موهات "فر" باشه , روش پیتزا بپزی
 


خانواده مذهبی باشه اسم دخترو بذاره سیندر الله
 


شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار, صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری
 


پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن
 


ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب
 


ورودی ِ لاس وگاس بزنه :به شهر شهیدپرور ِ لاس وگاس خوش آمدید
 


همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی
 


بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره
 


حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه. لوازم آرایش بهت قرض بده ، یادت بده چجور آرایشی بهت میاد
 


هر پشه ای وارد خونه ت شه در جا تبدیل شه به یه تراول 50 تومنی
 


رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین
 


سايه ات سفيد باشه
 


تو گوگل سرچ می کردی "نیمه گم شده ی من " عکساشو واست می آورد راحت پیداش می کردی
 


شامپو ضدِ شوره بخوری ، دلشوره هات تموم بشه
 


بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده همه جایزه هاشو بگیرن
 


درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده
 


رگ قلبت بگیره به جای اینکه بالون بزنن پاراگلایدر بزنن
 


واسه کاردستی ِ مدرسه یه ساختمون ِ هشت طبقه ی 32 واحدی ِ اسکلت فلزی ببری
 


یه دختر رو برات نشون کنند با سنگ بزنیش
 


بری مکه به جای سنگ زدن به شیطون یه چاقو در بیاری بکنی تو شکمش خیال همه رو راحت کنی
 


چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن

[ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, ] [ 9:12 ] [ بهار ]

آدمهای سرزمین من

تا پیش از اولین بوسه

تا قبل از آغوش نخستین

تا شروع تپش های بی امان دلتنگی

تا آغاز قصه ای که در گوشت زمزمه می کنند

عاشقند.

اما ........!!!


***********************************




باران نیا......

لطفأ نیا.....

من که همیشه خیسم ازدرد قلب شکسته ام....

تو دیگر خیسترم نکن ...


************************************

بگو کجا پنهان شده ای
که در قهوه ای سرکشیده ام هم
فالگیر پیدایت نمیکند . . .


***************************************



باید قمارباز باشی تا بفهمی فرق است بین ‘باختن’ و ‘بد’ باختن…


*******************************************


خیلی سخت بود …
با “بغض” نوشتم ولی با “خنده” خواندی …


***************************************


تازگی ها از خواب که بیدار میشوم ، تازه کابوس هایم آغاز میشود …


***************************************


آخر مرا لمس خوای کرد
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد !



خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص …
تلخ تلخ




اینطور نمیشود
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست …


************************************


گاهی تو …
گاهی یاد تو …
گاهی هم غم تو …
آخر این “تو” کار مرا تمام می کند !


******************************


خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم ؟ دلم از کار افتاده !


*****************************************


چه زیبا نقش بازی می کنیم
 …
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛

حتی خدا هم

از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است …


*********************************


چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان

برای کسی که در دوری ما

شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .


*******************************************


کاش…. شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد…. نامم !




**************************************************


خدایـــــــــــــا . . .

چرا تا زنده ایم

روانمان را شـــــــــاد نمی کنی ؟ !

همیکنه مردیم . . .

شادروانمان می کنی ؟ !


**************************************


مــن بـی تــو
شعـــر خــواهــم نــوشت
تـــو بــی مـن
چــِـه خــواهــی کــــرد؟
اصـــلا
یــــادت هست
کــه نیستــم؟

****************************


بدترین درد یک انسان شاید این باشد که توسط عزیز ترین کسانش فراموش شود





مرگ یک بار رخ نمیدهد...
زیرا همه ما هر روز چند بار میمیریم
هر بار که با آرزوها٬ عطوفتها٬ علایق و پیوندهای خود وداع می کنیم
می میریم


*********************************


گفته بودی "تا قیامت دوستت دارم"
امروز نیستی
و نمیبینی که چه قیامتی بر پا کرده‌است در من


********************************


چه زیبا میگفت آن پیر مرد, این روزها آدم را راحت می شود خرید ،

 چیزی که خریدنش سخت است گوشت و برنج و مرغ است





لبهایت طعم سیگار میداد ...
و میدانستم تو سیگار نمیکشی !





درد را از هر طرف بخوانی همان درد است اما

در مان را از ان طرف که بخوانی

نامرد است





کوچه ها را بلد شدم
رنگهای چراغ راهنما
جدول ضرب
دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدمها گم میشوم
آدم ها را بلد نیستم...




کاش انسان میدانست
هر گاه دل کسی را می شکند بیشتر از همه روح خودش است که آسیب میبیند...


[ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, ] [ 9:8 ] [ بهار ]

دختربچه باهوش


دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی، می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"
دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی شه شما بهم بدین؟"
بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!

[ شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:49 ] [ بهار ]

ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه . دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید . دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده . یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب...

.

.

.

یکی از رفقا سوغاتی شورت 40 دلاری واسم آورده!
موندم میخوام برم عروسی، رو شلوار بپوشمش یا زیر!

.

.

.

با این وضعی که من میبینم چند سال دیگه
دو تا پسر دارن حرف میزنن
رضا : علی جون ابرو هاتو خیلی ناز برداشتی
علی : قربونت برم الهی ، پیش همون آقا کریم رفتم
رضا : کریم ،کدوم کریم ؟
... علی: بابا کریم بلونده . همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه
دو تا دختر دارن حرف میزنن
ژیلا : مرجان به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد می خواستم با چاقودسته شاخیه دو تیکه اش کنم
مرجان : ای ول بابا خیلی خانومی ، ولی ولش کن اینها مرام ندارن . سگو نباس با چاقو زد ....

.

.

.

یکی از حسرت های بچگیم خون دماغ شدن بود ! خیلی حس و ژست باکلاسی بود . . . همه بهت توجه می کردن در حد شهید زنده !

.

.

.

یه نفر با چشما و گوشای کاملا بسته در ادارههای دولتی فقط از روی بو و رایحه موجود در فضا میتونه ساعت رو حدس بزنه
بوی دهن : 8 الی 9 صبح
بوی نون و خیار : 9 تا 10
بوی عرق: 10 تا 12
بوی جوراب : 12 تا 1
بوی میکس عرق ، جوراب ، گلاب : نماز ظهر
بوی نهار :1 تا 2
بوی آروغ:2 الی 3 بعدازظهر

.

.

.

ننه بزرگم میگه دختر پسری که همدیگه رو دوست داشته باشن بهم محرمن؛ صیغه و اینا هم دیگه نمیخاد ...
اصن مرجع تقلیده منه به قرعان

.

.

.

ﻣﯿﮕﻦ ﺗﻮ ﺑﻬﺸﺖ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻏﻬﺎ
ﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﻣﺠﺮﺩ ﯾﺎ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﭙﺮﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﻫﯿﺘﺎﺑﻪ

.

.

.

از قلبم پرسيدم:چه کنم وقتى دلم تنگ است و دستم کوتاه؟
جواب داد:من کارم خونرسانى به بدنه،از من شرو ور نپرس!!

.

.

.

تلویزیون داره میگه :
جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ...
یهو مامانم برگشته میگه :
مسیرشون مشخصه دیگه ...
اینترنت ..آشپزخونه...
اینترنت...دستشویی...
اینترنت...تخت خواب ...!!!

.

.

.

 

تو اتوبوس نشستم با راننده گرم گرفتم ازم پرسيد چي خوندي؟
 گفتم: كامپيوتر
گفت ميتوني يه سي دي آهنگهاي باحال واسم بزني :-s

.

.

.

 

 مجردا دو دسته لباس دارند:

 
1) کثیف
2)کثیف ِ قابل پوشیدن

.

.

.

 

شانس ما همیشه تو سینما یا تئاتر
 صندلی جلویی یه خانومی نشسته که موهاشو اندازه گنبد امام زاده داوود بالا برده

.

.

.

 
آگهی تبلیغاتی پخش میکنه ، میگه ، مهاجرت به آمریکا "فقط" با 500 هزار دلار
دلم میخواد برم یقه اون مجری رو بگیرم بگم لامصب برداشتت از کلمه فقط چیه ؟

.

.

.

غضنفر به نامزدش اس ام اس می ده: عزیزم! من تا ۱۰ دقیقه دیگه میام پیشت. اگه نیومدم اس ام اس رو دوباره بخون!

.

.

.

 فقط یه ایرانی می تونه بره به یک مسافرت چند روزه برای استراحت... بعد از بازگشت هم چند روز بخوابه برای اون چند روز استراحت!

.

.

.


پسر خاله : یه روز رفتم نونوایی ...
نونوا گفت هر کسی اومد
بگو پشت سرت وا نسه
نون نمی رسه
منم هر کی اومد
... گفتم بیا جلوی من واسا
پشت سرم نون نمی رسه ... !

.

.

.

خدایا نمی شد پشه هم مثل مورچه بره کار کنه خسته بشه بکپه یه گوشه...

.

.

.

 

دانشمندان شهر غضنفر اینا کشف کردند

“انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند” !

.

.

.

خر کردن چیست ؟

ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد ، برای انجام کاری احمقانه !

.

.

.

ضرب المثل جدید

“نه خوردیم نون گندم ، نه دیدیم دست مردم” !

.

.

.

در سه حالت میتونی برای “دیگران” مهم باشی :

۱٫خوشگل باشی

۲٫پولدار یا مشهور باشی

۳٫بمیری !

.

.

.

غضنفر می ره عیادت مادرزنش. می پرسه “بهتری؟”

مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”

غضنفر می گه: “انشاالله اون هم قطع می شه!”

.

.

.

یادم آید روز دیرین

خوب وشیرین

اول ترم

وقت بسیار درس اندک …

حال اینک روز آخر

روز تلخ امتحانات

آخر ترم

وقت اندک

درس بسیار ، درس بسیار ، درس بسیار !

.

.

.

غضنفر میره رستوران میگه : جوجه دارین ؟

گارسون : آره

میگه : دونش بدین نمیره !

.

.

.

به غضنفر میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟

میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم !

.

.

.

میگن : تنبلی مادر همه عادت ‌های بد ماست !

ولی خب به ‌هرحال مادره و احترامش واجبه !

[ شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:44 ] [ بهار ]

 

زنگ تفریحی برای شاد بودن

 نسخه جدید آموزش ردشدن از خیابان


 

نسخه جدید آموزش ردشدن از خیابان برای کودکان:
اول به سمت چپ که محل عبور ماشینهاست نگاه میکنیم، بعد به سمت راست که محل عبور موتورهاست نگاه میکنم، بعد به سمت بالا نگاه میکنیم که محل سقوط هواپیماست. سپس با روحی سرشار و قلبی مطمئن پا به خیابان می گذاری.


 تاکسی


بسیجیه سوار تاکسی میشه، به راننده میگه: این رادیو را خاموش کن، چون در مذهب ما شنیدن موسیقی حرام است، در زمان پیغمبر رادیو و موسیقی نبود، مخصوصا" موسیقی فرنگی که مال کفار است.

راننده رادیو را خاموش میکنه، تاکسی را متوقف میکنه و درب تاکسی را باز میکنه میگه: در زمان پیغمبر تاکسی نبود، شما بفرمایید پایین منـتظر شُتر بشید.


 ناخدا


یه کشتی داشت رو دریا می‌رفت، ناخدای کشتی یهو از دور یه کشتی دزدای دریای رو دید. سریع به خدمه‌اش گفت: برای نبرد آماده بشین، ضمنا اون پیراهن قرمز من رو هم بیارین. خلاصه پیراهنه رو تنش کرد و درگیری شروع شد و دزدای دریایی شکست خوردن!

 

کشتی همینطوری راهشو ادامه می‌داد که دوباره رسیدن به یه سری دزد دریایی دیگه! باز دوباره ناخدا گفت واسه جنگ آماده بشینو اون پیراهن قرمز منم بیارین تنم کنم!! خلاصه، زدن دخل این یکی دزدا رو هم آوردنو باز به راهشون ادامه دادن.

یکی از ملوانا که کنجکاو شده بود از ناخدا پرسید: ناخدا، چرا هر دفعه که جنگ می‌شه پیراهن قرمزتو می‌پوشی؟ ناخدا می‌گه: خوب برای اینکه توی نبرد وقتی زخمی می‌شم، پیراهن قرمزم نمی‌ذاره خدمه زخمای منو خونریزیمو ببینن در نتیجه روحیه‌شون حفظ می‌شه و جنگ رو می‌بریم.

خلاصه، همینطوری که داشتن می‌رفتن، یهو 10 تا کشتی خیلی بزرگ دزدای دریایی رو که کلی توپ و تفنگ و موشکو تیر کمونو اکلیل سرنج و از این چیزا داشتن می‌بینن. ناخداهه که می‌بینه این دفعه کار یه کم مشکله، داد می‌زنه: خدمه سریع برای نبرد آماده بشین ضمنا پیراهن قرمز منو با شلوار قهوه‌ایم بیارین!


 زردآلو


مشتری: آقا لطفاً یه نصفه زردآلو بدین
فروشنده: عمده ببر به صرفه تره ها، یه دونه زردآلوی کامل ببر هسته شم نصف قیمت باهات حساب میکنیم!


 تفاوت روزای هفته در بهشت و جهنم
تفاوت روزای هفته در بهشت و جهنم:

بهشت: شنبه - شب جمعه - دوشنبه - شب جمعه - چهارشنبه - شب جمعه - بازم شب جمعه

جهنم: عصر جمعه - 22 بهمن - عصر جمعه - عصر ِ 13 به در - عصر جمعه - 1 مهر - بازم عصر جمعه....


 کولر


دست مخترع کولر درد نکنه چون:
اگه به ما بود الان
یا میگفتیم مشیتِ خدا در اینه که هوا گرم باشه و حتما یه حکمتی
هست،باید تحمل کرد و نباید تو کارِ خدا دخالت کرد!!
یا اینکه یه دعا ساخته بودیم و میگفتیم باید
روزی 70 بار از روش خوند تا خنک شد...!
اگرم میخوندیم و خنک نمیشدیم،میگفتن با اخلاص نخوندیو
فقط بنده های واقعی و با تقوا خنک میشن ...!!!


عوارض جانبی شکست عشق

عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟
 در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
 نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
 از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
 پاک کردن آثار جرم !
 خواب راحت …
 زندگی راحت …
 آرامش همراه با گریه !
 تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !


گالیله

حیف نون :گالیله غلط کرد گفت زمین می‌چرخه
 اگه می‌چرخه پس چرا خنک نمیشه ؟


دعای بچه ها

به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه …
 میگه :دِ نَه دِ اگه دعای بچه ها اثر داشت
 وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمردی !


قبله

رفیقم اومده خونمون ! وضو گرفته میخواد نماز بخونه ! می پرسه قبله کدوم طرفه ؟!
 میگم : میخوای نماز بخونی ؟!
 میگه : پَ نه پَ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم !


صندلی کامپیوتر

رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟
 میگم پــــ نه پــــ خار داشته باشه…


خوابگاه دخترا و پسرا

شب امتحان خوابگاه دخترا: واااای فقط ۴ دور کتاب خوندم به دور ۵ نرسیدم میفهمی؟
 خوابگاه پسرا:احمق مگه نمیگم شاه دسته منه رد کن !!


اگه کسی بهت گفت دوستت دارم

اگه کسی بهت گفت دوستت دارم ؛
 آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
 خوب بسه دیگه پاشو خیلی خندیدیم !
 اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !


شناسنامه

رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟
 میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!


دقت کردین

دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم، می گن بچه است، نمی فهمه!
وقتی نوجوان هستیم، می گن نوجوونه، نمی فهمه!
وقتی جوان هستیم می گن جوون و خامه، نمی فهمه!
وقتی بزرگ می شیم، می گن داره پیر می شه، نمی فهمه!
وقتی هم پیر هستیم می گن پیره، حالیش نیست! نمی فهمه!
فقط موقعی که می میریم میان سر قبرمون و می گن عجب انسان فهمیده ای بود!


پیرمرد و وصیت نامه

پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.
بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.
دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.
دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه: خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو بدست آوردید.
پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام! هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم… فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام!

 


دلم میخواد راننده ماشین پلیس بشم؛بلندگو بگیرم دستم بگم :
راننده پژو حرکت کن!
مگان!! سرت رو بنداز پایین ! مگه خودت خواهر مادر نداری !؟
ماکسیمای مشکی ؟ شیطون دخترای قشنگی سوار کردی!؟
206 صندوق دار آهنگت خیلی قدیمیه...عوضش کن... !؟
...بنز مشکی ... بنننننننز ... فخر می فروشی ?!! بزن بغل


از یه دختره پرسيدم : حالت چطوره ؟
گفت :ميجي يوجي !!

اولش فکر کردم داره چيني ژاپني حرف ميزنه
نگو منظورش اين بوده : مرسي ، تو چي..؟

یعنی این دخترا به روح اعتقاد دارن؟؟؟!!!
زبان دخترای امروز
خوشگل = خوجل
خوبی = خوفی
جیگرتو بخورم = جیگلتو بخولم
عشق منی = عجق منی
قربونت برم = قلبونت بلم
چطوری؟ = تطولی؟
چی کار می کنی = چیکال می کنی
سلام = شلام
دختر = دخمل
پسر = پسمل
عزیزم = عجیجم
جون = جونززززززززززز
بی تربیت = بی تلبیت
بی ادب = بی عوض (این یکی درک ربطش کمی مشکل واقعاً)
دوست ندارم = اصنم نِی خوام
نمیدونم = نیدونم(این روزا خیلی می گن!!)

دوست = دوکس(این کلمه رو نمی دونم از کجا درآوردن

 

 

رفیقم 2 تا دوست دختر داره اسمِ یکیشون پرستوئه؛ اسمِ اون یکی شیرین!
میخواست به پرستو اس ام اس بده نوشت:
"پرستوی من حالت چطوره؟؟" ولی اشتباهی فرستاد واسه شیرین!
اونوقت مارو میگی بجای این رفیقمون جفت کردیم !
اصلا پاپیون شد زیر گلومون! گفتیم الان یک بزن و بکشی میشه بیا و ببین!
شیرین زنگ زد به دوستم با حالت شـــــــاکی گفت:
خجالت نمیکش خیانتکارِ عوضی !؟ واقعا که خیلی آشغالی!
این رفیق ما هم با کمـــــــال خونسردی گفت:
تو لیاقت نداری من لوست کنم نازت کنم!
خلایق هرچه لایق! داشتم لوست میکردم بهت گفتم پرستوی من!
لیاقت نداری دیگه، واست متاسفم!
زااارت گوشیو قطع کرد !
حالا هی دختره زنگ میزد میگفت ببخشید! این محل نمیذاشت!
من فقط میخواستم از همین تریبون اعلام کنم:
سگ تو اون اعتماد به نفست در مواقع بحرانی و کنترل بحرانت..!
 

این خوبیه اسم دختراست دیگه.. قدرت مانور رو زیاد می کنه

 

 

اسم من…!


اوایل ترم بود. صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه. چون عجله داشتم بجای ۵۰۰۰ تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون.


سوار تاکسی که شدم دیدم اووووف یکی از دخترای آس و خوشگل کلاس جلو نشسته یه کم که گذشت گفتم بزار کرایه*شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه یه فرجی شد…
با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم: “کرایه*ی خانم رو هم حساب کنید دختره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوالپرسی و تعارف که نه… اجازه بدین خودم حساب می*کنم و این حرفا منم که عمرا این موقعیتو از دست نمی*دادم و کوتاه نمی*اومدم می*گفتم به خدا اگه بزارم
تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده هَمَشَم می*دیدم نیشِ راننده بازه
خلاصه گذاشت حسابی گلوی خودمو پاره کنم بعدش گفت: “چطوری با این پونصدی کرایه*ی بقیه رو هم تو حساب کنی؟”
یهو انگار فلج شدم. آخه پول دیگه*ای نداشتم الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت*کشی تابلوُ… که دیدم خانم خوشگله کرایه*ی جفتمونو حساب کرد ولی از خنده داشت می*ترکید
داشت گریه*ام می*گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: “پیش میاد عزیزم ناراحت نباش موافقی ناهارو با هم بخوریم؟
حالا من بیچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم!
خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم: “باشه” این شد که ما چند ماهه باهم دوستیم ولی یه بار که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسمِ منو “مستضعف” سیو کرده…!!!

 

 

اسپانيايي ها ميگن :
“عشق ساكت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلندتر است ”
ايتاليايي ها ميگن:
“عشق يعني ترس از دست دادن تو !”
ايراني ها ميگن :
“عشق سوء تفاهمي است بين دو احمق كه با يك ببخشيد تمام ميشود !”

 

 

دو تا خانوم داشتن با خاطرات لاغریشون واسه هم افه میومدن. اولی می گه من اونقدر لاغر بودم که وقتی می رفتم حموم مامانم با یه چیزی روی چاه رو می پوشوند تا من توی چاه نیفتم. دومی می گه این که چیزی نیست، من یه بار یه آلبالو رو با هسته قورت دادم، همه ی فامیلامون می گفتن اوا زری خانوم چند ماهه حامله ای؟!

 

 

دیروز به استاد گفتم :

استاد دو دیقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم همش که پا تخته ای

بیا بشین دیگه !

کل کلاس له شدن:)) منم انداخت بیرون !

.

.

.

حتی اگر از دوران مهد کودکتون چشاتون ضعیف باشه

از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه !

.

.

.

تازه فهمیدم ((موفق باشید)) آخر برگه امتحان

در جواب تمام خسته نباشید هایی هست که وسط کلاس به استاد می گفتیم !

.

.

.

دقت کردین ؟ شهرام شب پره قرص اکس سرخود است !

.

.

.

یکی از بچه ها میگفت امسال همه تولدمو تبریک گفتن به جز خانوادم

توقع داشتم ازشون ناراحتم

گفتم برو خدا پدرتو بیامرزه

والا بابا ننه ما اصن نمیدونن ما چه سالی چه ماهی دنیا اومدیم  :|

دهه هفتادی بود !

ای خدا دهه شصتی اینقد بدخت آخه :|

.

.

.

دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت:

چطوری سیبیلو؟

دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد:

وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی

من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !

.

.

.

باباهامون جلوی باباهاشون پاشونو دراز نکردن

ما پاهامونو دراز کردیم اما به احترامشون جلوشون سیگار نکشیدیم

بچه هامون اگه تو جمع نزنن زیر گوشمون شانس آوردیم !

.

.

.

به سلامتی دزد دریایی …

که همه رو با یه چشم میبینه !

.

.

.

لعنتی….. !!!

روزهایی که به تو نیازدارم …

مصادف شده با

روزهایی که ازمن دوری….

.

.

.

هم عاشقتم , هم ازت متنفرم , میانگین که بگیری میبینی برام مهم نیستی !

.

.

.

یعنی من خودم رو یه یک لحظه جای این دخترای مجرد میزارم

خیلی حالم گرفته میشه که پسر خوشتیپ و خوشگل و تحصیل کرده ای مثل من قصد ازدواج نداره !!

.

.

.

به سلامتی مادرا که وقتی با جارو برقی میان تو اتاق انگار چنگیز خان حمله کرده..!

.

.

.

قلابت را بدون طعمه بینداز ، اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده اند

.

.

.

من عاشقانه دوستش دارم

و او عاقلانه طردم می کند

منطق او، حتی از حماقت من هم احمقانه تر است

.

.

.

پسر : عصبانی میشی خیلی خوشگل میشی …

دختر : من که الان عصبانی نیستم.!!

پسر : منم همینو میگم، الان مثه بزی..!!!

دختر : چی میگی آشغال؟

پسر : آها اینو میگم، الان خیلی خوشگلی ….!!

.

.

.

انگار ۹۰% از خستگی آدم تو جورابشه !

این جورابو که در میاری راحت میشی

.

.

.

یه پسرخاله دارم به باباش میگه پدر، به مامانشم مادر

 میریم خونشون انگار داریم فیلم هندی می بینیم !

.

.

.

خیلی وقته این سوال ذهن منو به خودش مشغول کرده

که چرا به جای :دی از :بهمن استفاده نمیکنن !

.

.

.

هیچی بدتر از این نیست خسته بخوابی جلو تلویزیون

 ببینی کنترل گم شده و بخوای بلندشی دنبالش بگردی …..

.

.

.

حتی اگه ۸ تا یخچال فریزر ساید بای ساید هم تو خونه باشه

از نظر مادر ۹۰ درصد قبض برق مال کامپیوتره!!!

.

.

.

و خداوند انسانهایی را آفرید که به اشتباه فکر می کنن خوشمزه هستن

بدین سان اعصاب بشریت به فنا رهسپار گشت :|

.

.

.

با مامانم دعوام شده …

رفتم سر گوشیش میبینم شمارم رو پاک کرده !

.

.

.

باعرض سلام و خسته نباشی خدمت نیمه گمشده ام ، کدوم گوری هستی نکبت؟؟؟

.

.

.

آهای ماریو منو یادته؟؟؟

من همونیم که کل دوران کودکیمو واسه نجات دادن دوست دخترت هدر دادم !! کصافط!!!!..

.

.

.

دقت کردین قبلاً هر چی موبایل کوچکتر بود با کلاس تر بود،الان هر چی بزرگتر باشه!!!

.

.

.

اگه از خونه زدی بیرون، و صد متر جلوتر یادت افتاد که تلفونتو جا گذاشتی

و بر نگردی برش داری، یعنی‌ تنهایی‌ آقا، تنها

.

.

.

بعضی ها پشت فرمون چنان با دقت، ظرافت و پشتکار عجیبی

با انگشت دماغشون رو حفاری می کنن

انگاری عسلویه ست الانه که نفت و گاز بزنه بیرون!!!

.

.

.

دیروز کودکی در امتداد کوچه های پر از بی کسی این شهر شلوغ

دست تمنایی به سویم دراز کرد

خالی تر از تمامی آرزوهای کودکانه

دنیا عوض شده است

کودکان به دنبال نان اند و ما به دنبال عشق …

.

.

.

به داداش کوچیکم میگم یکم ورزش کن مثل من هیکلت ورزشکاری بشه

برگشته بهم میگه:

تو که هیکلت مثل آدم دست راستی میمونه ، که با دست چپ نوشته باشه !

.

.

.

از نظر هندوانه

تمام انسانها چاقوکش هستند !

.

.

.

کسی که بیشتر از ۳ دفعه پشت سر هم بهت گفت ازت متنفرم

عاشقته تضمینی !

.

.

.

شما هم وقتی پول مول تو جیبتون نیست احساس نا امنی میکنین ؟

یا فقط من اینجوریم !؟

.

.

.

تو کافی‌شاپ دختره مدام دستش‌و می‌کشید رو دست پسره، پسره‌م لبخند می‌زد

دستم‌و کشیدم رو اون یکی دستم، اصلن خنده‌دار نبود!

.

.

.

دقت کردین هروقت یه خواب خوب میبینی صب پاشی یادت نمیاد

اما کافیه یه خواب ناجور ببینی ، تا شیش ماه تو مخته !

.

.

.

برای شنیدن صدای که دوستش میداری همین لحظه هم بسیار دیر است

افسوس خواهی خورد زمانی را که آن سوی سیم ها کسی بی احساس میگوید

برقراری ارتباط با مشترک مورد نظر مقدور نمی باشد!

.

.

.

ایرانسل در آینده ای نزدیک:

مشترک گرامی چه خبر؟ مامان بابا خوبن؟

بچه کوچولو چه طوره؟ الهی ایرانسل قربونش بره :-*

مشترک گرامی یه طرح دارم پاییزه یکی سیم کارت بخر ، دوتا ببر

 یکی میارم در خونتون یکی می دم به عموتون یکی هم واسه عمتون !

مشترک گرامی کاری باری نداری فعلا ؟ قربونت ایرانسل !

.

.

.

دوستم تعریف میکرد میگفت :

با دوست دخترم رفتیم برا اهدا عضو ثبت نام کردیم و این حرفا

آقا مارو جو گرفت هرچی بود تیک زدیم :)

خدا نکرده اگه اتفاقی بیوفته برام ، فقط پوستم میمونه

تو یه نایلون میارن در خونه تحویل میدن !

.

.

.

شِنبِمِه (shenbeme) چیست !؟

اضحار وضعیت یک قمی ، وقتی لب ساحل به او شن چسبیده باشد !

.

.

.

عجیبه ….. یه جای کار اشکال داره !

یه عده نه به پدرشـون رفتن نه به مادرشـون اونا فقط و فقط بر باد رفتن ….

.

.

.

هروقت ساعت سه – چهار صب خوابیدم صبش عین آدم بیدار شدم .

اما اگه دوازده یک بخوابم باید با بیل بیدارم کرد .

خدایا درخواست ری استور فکتوری داریم

.

.

.

گاهی چقدر سخت است، تشخیص این که:

منطق بر احساس ارجحیت دارد، یا احساس بر منطق !

.

.

.

به فرزندانمان در کودکى

وقت بیشترى براى عروسک بازى بدهیم

تا وقتى بزرگ شدند با آدمها بازى نکنن….!

.

.

.

یه زمانی توو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم

که : تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام!

بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو

من که حلالشون نمی کنم!

.

.

.


[ شنبه 20 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:58 ] [ بهار ]

گستاح بودن آسان است. به تلاش نیازی ندارد و نشانه ضعف و ناامنی است. مهربانی بیانگر تأدیب نفس و عزت نفسی عظیم است. مهربان بودن در هنگام برخورد با افراد گستاخ آسان نیست. مهربانی خصیصه کسی است که کارهای فکری مثبت زیادی انجام داده و به بینش عمیقی از خود فهمی و عقل دست یافته است. مهربانی نشانه قدرت است نه ضعف.

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 



 
 
 


 



[ چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:15 ] [ بهار ]

روایت فیمینیستی از خلقت
 
وقتی‌ خداوند آدم و حوا را خلق کرد بهشون گفت:
دو هدیه پیشتر برام نمونده ... " اولی‌ هنر جیش کردن ایستاده است"!
 آدم نذاشت حرف خداوند تموم بشه و فریاد زد :
 برای من !برای من !! برای من!!!
 خواهش می‌کنم پروردگارا این هدیه را بده به من، زندگی‌ منو خیلی‌ آسون میکنی‌ ...خواهش می‌کنم ....خواهش می‌کنم!! بده به من!
 ... حوا سرش را تکون داد به معنای رضایت و گفت: برای من مهم نیست! اگه آدم انقدر دوسش داره،بدش به اون!
 به این صورت خداوند این هدیه را داد به آدم و آدم با خوشحالی‌ شروع کرد به دویدن در باغ... و جیش کردن کنار هر درخت و درختچه ای توی بهشت!
 بعدم رفت به طرف ساحل و شروع کرد به نقاشی‌ روی ماسه با ادرارش!
 خداوند و حوا خیره به آدم نگاه میکردند که از شادی در پوستش نمیگنجد.
 حوا از خداوند پرسید:
 پروردگارا دومین کادو چیست؟؟
 خداوند فرمود : عقل دخترم! عقل! اون هم مال توست ..!
[ سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:14 ] [ بهار ]
عکسهای جالب و دیدنی
 
 
موشک شهاب 4 از نوع بربری
برد متوسط : از اینور سفره تا اونور سفره
قدرت تخریب : یک فامیل 25 نفره
http://www.yasgroup.ir/

 

 

 
اینکه یک ماشین عروس در میان این همه برف باشد خودش بخودی خود جالب است !
و اینکه کاروان عروس دنبالش نباشد هم بر جاذبیت عکس می افزاید !
اینکه پلاک ماشین مربوط به زنجان است خودش نکته مهمی است !
اینکه یکنفر توی این هیرو بیر دارد پیاده وسط خیابان میرود شاید در زنجان رسم باشد !
حتی اینکه بدون زدن برف پاک کن اتومبیل عروس حرکت میکند شاید به خاطر مشغولیت و عدم تمرکز داماد باشد !
ولی.... چیزی که به هیچ وجه قابل بخشش نیست وضعیت و شکل آنتن ماشین است که جای بسی تحقیق و تفحص دارد !
 
http://www.yasgroup.ir/
 
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
این 4 تا عکس نشون میدن که عشق از سرطان قوی تره.... و هیچ وقت هم نخواهد مُرد
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
بخدا داغونم رفیق
http://www.yasgroup.ir/
 
 
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
این بندگان خدا فکر عکس هوایی‌ رو نکرده بودن وگرنه اون جا رو هم میپوشندند
http://www.yasgroup.ir/
 
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
كي حالشو داره دوباره بره سركار

http://www.yasgroup.ir/
 
 
http://www.yasgroup.ir/
 
 
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
صمیمیت بیش از حد با خدا !
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
ابري رنگين كماني در ايلينوي آمريكا
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
استفاده از فيل براي توزيع تراكت هاي تبليغاتي در تبليغات انتخاباتي تايلند
http://www.yasgroup.ir/
 
 
 
سنجاب شكمو و بازيگوش مشغول خوردن ماكاروني در يك كمپ تابستاني دانش آموزان در استانبول
http://www.yasgroup.ir/
 
 
اعتصاب دو روزه رانندگان تاكسي در آتن و بستن خيابان ها

http://www.join.yasgroup.ir/


سرازيرترين ترن هوايي جهان در شهر بازي شهر ياماناشي ژاپن
http://www.yasgroup.ir/
[ سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:11 ] [ بهار ]

  1_عجب زمانه اي، شير ها پاکتي اند، پلنگ ها صورتي اند، قهرمانان دوپينگي اند و عشق ها ساعتي!

  2_حالم را به هم نزن، غم هايم به تازگي ته نشين شده است.

  3_خاطره جايي براي « رويا» باقي نگذاشت.

  4_دهانم پُر از حرف است، حيف با دهان پُر نبايد سخن گفت.

  5_ آن قدر بي سواد بود که ستون هاي افقي و عمودي جدول به ريشش خنديدند.

  6_ آن هایی که با وعده دلخوشند , نبايد از آينده بيمناک شوند.

  7_ اگر تمام گل هاي دنيا را هم به پايش بريزم باز هم کم است، چون پاهاش خيلي بو ميده!

  8_ هميشه قبل از خودم شستم خبردار مي شود.

  9_ لوازم آرايش به لوازم جادويي تغيير نام داد.

  10_کسي که از واقعيت ها بهره مي گيرد رباخوار نيست.

  11_پرنده پس از فرار از قفس، از بهار نشان لياقت گرفت.

  12_قلمي که مغز ندارد، حتما آبرويت را خواهد برد.

  13_آرايشگر به قدري سرم را سرسري تراشيد که نتوانستم سري توي سرها در بياورم.

  14_ خودروها تکامل پيدا کرده اند؛ اما خيلي از آدم ها هنوز انسان نشده اند.

  15_ بعضي از خانم ها از ترس پيري پا به «سن» نمي گذارند.

  16_ بعضي ها براي سربلندي ديگران تا کمر خم مي شوند.

  17_ هر وقت او را مي بينم کمي مکث مي کنم، مثل ويرگول.

  18_ شايد بهترين راه براي حفظ آثار باستاني، همچنان در زير خاک بودن آن ها باشد.

  19_ تمام زندگي ام قسطي است، اما گوشم بدهکار نيست.

  20_ بي صداترين «تار» را عنکبوت مي نوازد.

  21_ اين روز ها به هرکي «بال و پر» بدهيد «دُم» در مي آورد.

  22_ برخي خانم ها، مانع تمرکز سرمايه همسرشان مي شوند

  23_ تفاوت ديد من و تو در نمره عينکمان است.

  24_  خوش به حال فقير که يک حرف از غني بيشتر دارد.

  25_شايد تبر همان قند شکن رستم باشد.

  26_وقتي «رُخ»ت مرا کيش داد «مات» نگاهت شدم.

  27_عشق راهي است هموار اما بعضي ها در اين راه ليز مي خورند.

  28_برای اینکه هم رنگ جماعت شود ,  جماعت را رنگ می کرد.

  29_ از ماجراي عشقمان، موهايم روسفيد بيرون آمدند.

  30_خيلي سخت است هم روي قولت بايستي و هم زير پا نگذاري اش.

  31_ بشقاب فقير گرسنه تر از صاحبش است.

  32_سخنران خوب کسي است که بعد از سخنراني با نوک پا از سالن خارج شود تا مخاطبان بيدار نشوند.

  33_ برای مردها زندگی «جاری» است و برای زن ها , همسر برادر شوهر.

  34_ باز هم فراموش کردم فراموشش کنم.

  35_ قلم پاچه خوار نوکش همیشه چرب است.

  36_ بعضی ها راه راست را به سوی خود کج می کنند.

  37_ تنها لذتی که نمی توانی با دیگران قسمتش کنی , تنهایی است.

  38_ شاید کشمش همان انگور بازنشسته باشد.

  39_ بعضي از آدم ها درظلمات انديشه خود غرق مي شوند.

  40_ آن قدر دست روي دست گذاشت که پا روي دمش گذاشتند.

  41_ نشر اکاذيب يعني ستايش مديران نالايق.

  42_ گاهي اوقات «کليه» امورم درد مي کند.

  43_ اگر حرف مفت را مي خريدند خيلي ها ميلياردر بودند.

  44_ بعضي ها خط لبشان نستعليق است.

  45_ حتي موهايم هم مي دانند که پايان شب سيه سپيد است.

  46_آن قدر گفتند شتر ديدي نديدي که بالاخره کور شد.

  47_ نيامدي نگاهم دست خالي برگشت.

  48_ بعضي از نگاه ها صداي قشنگي دارند.

  49_ همه انسان ها برابرند اما بعضي ها برابرترند.

  50_ بهترين راه براي آب شدن برفک تلويزيون، از برق کشيدن آن است.

  51_ بهترين بازي زندگي اش زبان بازي بود.

  52_ خدايا، يارانه را از ما بگير اما يار را نه.

  53_ شايد با « ارز » معذرت مشکل تورم حل شود.

  54_ به علت خالي بودن جيب مردم، جيب برها شاکي شدند.

[ دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:22 ] [ بهار ]

 


اون لحظه که گفتی : یکی بهتر از تورو پیدا کردم
یاد اون روزایی افتادم که به ۱۰۰ تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم  . . .



دود سیگارم را هزاران بار به تو ترجیح می دهم

کم رنگ است ولی دورنگ نیست




اونی که رفت اگه برگرده از دوست داشتن نیست واسه اینه که بهترشو پیدا نکرده!!!

علم بهتر است یا ثروت ؟ باور کن هیچکدام ! فقط ذره ای معرفت




داور قلبم سوت نداره راحت باش ، خطا کن




جای خالیت پر نمیشود دیگر حتی…با خودت!





گذشت آنوقت هایی که مردم همدیگر را دور میزدند ،حالا از روی هم رد می شوند.




روزی که دلم پیش دلت بود گرو
دستان مرا سخت فشردی که نرو
روزی که دلت به دیگری مایل شد
کفشان مرا جفت نمودی که برو…..!!!!!!




خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین
فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها



برای خیانت ، هزار راه هست

اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !




را ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم من ، تو و رقیبم
من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت

 

جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !
 
 

جای خالیت پر نمیشود دیگر حتی…با خودت!




تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکست و
از سادگی خیانت





نه
تو دروغگو نیستی
من حواسم پرت است!
گفته بودی دوستم داری بی اندازه
خوب که فکر می کنم
تازه می فهمم که “بی اندازه” یعنی چه





اگر روزی دشمن پیداکردی ، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی
اگر روزی تهدیدت کردند ، بدان دربرابرت ناتوانند
اگر روزی خیانت دیدی ، بدان قیمتت بالاست
[ یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, ] [ 8:55 ] [ بهار ]

 

چقدر سخته که... !! سری جدید اردیبهشت 91

چقدر سخته که بغض داشته باشی ،اما نخوای کسی بفهمه

چقدر سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی

چقدر سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری

چقدر سخته که روز تولدت ،همه بهت تبریک بگن بجز اونی که فکر می کنی

بخاطرش زنده ای

چقدر سخته که غرورت رو بخاطر یک نفر بشکنی بعد بفهمی که دوست نداره

چقدر سخته که همه چیز رو بخاطر یک نفر از دست بدی ، اما اون بگه نمی

خوامت

چقدر سخته که نباشه هیچ جائی برای آشتی بی وفاشه اونکه جونتو واسش

گذاشتی

چقدر سخته تو زمستون غم بشینه رو برفا می سوزونه گاهی قلب رو زهر تلخ

بعضی حرفا

چقدر سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونت هوساش وقتی تموم شد بگه

پیشت نمیمونه

چقدر سخته اون که می گفت واسه چشات میمیره بره و دیگه سراغی از تو و

نگات نگیره

چقدر سخته تا یه روزی حرفای اون باورت شه نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه

چقدر سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی وسط راه اما از عشق یه کمی

ترسیده باشی

چقدر سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی اما وقتی که بهار شد یه جور ازش جدا شی

چقدر سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت اون نخواد ولی بمونه همیشه

سنگ صبورت

چقدر سخته اون که دیروز تو واسش یه رویا بودی از یادش رفته که واسش تو تموم

دنیا بودی

چقدر سخته یه شب واسه چیدن ستاره بری ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد

دوباره

چقدر سخته توی چشمای کسی نگاه کنی که تمام هرت رو ازت دزدیده و به

جاش یه زخم همیشگی به قلب تو هدیه داده و به جای اینکه لبریز از کینه و نفرت

بشی حس کنی که هنوز دوستش داری

چقدر سخته وقتی پشتت بهش دونه های اشک گونه های تورو خیس کنه اما

مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوزم دوسش داری

چقدر سخته دلت بخواد دستت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش

همه ی وجودت له شده

چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچی جز

سلام نتونی بگی

چقدر سخته گل خودتو تو یه باغ دیگه ببینی هزار بار تو خودت بشکنی وآروم زیر

لب بگی:

گـ ُـ ـ ـلـ مـ ـ ـنـ باغـ ـ ـ ـچـ ـ ـ ـهـ نـ ـ ـ ـو مـ ـُ ـ ـبارکـ ـ ـ ـ

[ دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ] [ 10:41 ] [ بهار ]

یک دوست خوب ممکن است در بیمارستان به ملاقاتتان بیاید و بگوید، "زود خوب شو" و برود. اما یک دوست واقعی کنارتان می‌نشیند و می‌گوید، "تا زمانی که خوب شوی کنارت خواهم بود!"



1. صداقت

یک دوست واقعی همیشه صادق است، تحت هر شرایطی که باشد.

این وظیفه شماست که همیشه راست بگویید حتی وقتی می‌دانید که حقیقت می‌تواند آسیب بزند و به قیمت دوستیتان تمام شود (که اگر 9 اصل دیگر را رعایت کنید این اتفاق نخواهد افتاد).

هیچوقت چیزی را بدون اجازه برندارید، حتی اگر می‌دانید که دوستتان با این کار شما مشکلی نخواهد داشت. حتماً اول اجازه بگیرید.



2. اعتماد‌پذیری


یک دوست واقعی کسی است که بتوانید به او اعتماد کنید.

وقتی قولی می‌دهید باید حتماً سر آن بایستید و اگر می‌دانید نمی‌توانید از عهده آن برآیید بهترین کار این است که صادق باشید و به دوستتان بگویید که نمی‌توانید قولتان را نگه دارید.

اگر می‌گویید که در یک تاریخ و ساعت مشخص جایی خواهید بود یا کاری خواهید کرد، به هر قیمتی شده باید آن را انجام دهید.



3. احترام


یک دوست واقعی به زمان، اموال و اعتقادات احترام می‌گذارد.

• به زمان با تلف نکردن آن احترام می‌گذارد. سر قرارهای ملاقات به موقع می‌آید و اگر احتمال تاخیر بود به دوست خود اطلاع می‌دهد.
• به اموال با آسیب نرساندن به آن احترام می‌گذارد. با اموال و متعلقات دیگران با مراقبت و دوستی رفتار می‌کند.
• به اعتقادات با قضاوت نکردن آنها احترام می‌گذارد. اگر بدانید که دوستتان یکسری اعتقادات و اخلاقیات خاص دارد، به آنها احترام می‌گذارید، حتی اگر با آنها موافق نباشید.

4. دوست قبل از دیگران


یعنی هیچکس را به دوستتان ترجیح ندهید. برنامه‌تان با دوستتان را فقط به خاطر اینکه از یک نفر خوشتان آمده، برهم نزنید.

اگر کسی که از او خوشتان آمده واقعاً برایتان مهم است، می‌توانید همیشه اول از دوستتان بپرسید و مطمئناً او درک خواهد کرد.



5. عاری از خودپرستی


یک دوست واقعی آرامش و راحتی خود را قربانی کرده و شما را جلوتر از خود قرار می‌دهد.

دوست واقعی خودخواهی ندارد و اگر بداند کاری که برای خودش منفعت مالی و مادی دارد در زندگی شما تاثیر منفی می‌گذارد، هرگز آن را انجام نمی‌دهد.



6. وفاداری

دوست واقعی وقتی به او نیاز دارید در اختیار شماست. حتی وقتی از او چیزی نخواهید.

دوست واقعی هیچوقت کاری که موفقیت و خوشبختی شما را بر هم می‌زند را انجام نمی‌دهد.



7. صبر

یک دوست واقعی با شما با صبوری رفتار می‌کند. وقتی اوضاع نیاز به زمان برای تغییر دارد درک کرده و حتی اگر بارها و بارها یک اشتباه را تکرار کنید درموردتان قضاوت بد نمی‌کند. البته تا زمانیکه برای بهتر شدن تلاش کنید.



8. با هم بخندید، با هم گریه کنید

یک دوست واقعی دوستی نیست که رفیق روزهای خوب شما باشد. او در روزهای بد هم مثل روزهای خوب کنار شماست. او شما را در موفقیت‌های خودش هم سهیم می‌کند.



9. انتقاد سازنده


یک دوست واقعی از اینکه به شما بگوید چه کاری را اشتباه انجام می‌دهید نمی‌ترسد. اگر ببیند چیزی برای شما بد است یا اینکه راه اشتباهی را می‌روید، از مداخله کردن واهمه‌ای ندارد. اما همیشه انتقادات خود را با توصیه‌هایی برای بهتر شدن شما همراه می‌کند.

مثلاً نباید فقط بگویید، "با این برنامه مالی جدیدت، ورشکسته خواهی شد." به او بگویید که چرا فکر می‌کنید برنامه مالی او با شکست مواجه خواهد شد. مثلاً بگویید، "تو می‌خواهی همه پولت را در چیزی غیرواقعی سرمایه‌گذاری کنید یا محصولاتی که می‌خواهی بخری تاریخ انقضا دارند و فکر نمیکنم بتوانی تا موعد مقرر 10% از آنها را هم بفروشی."



10. بخشش


یک دوست واقعی توانایی بخشیدن دارد. همه انسان هستند و همه انسانها دچار اشتباه می‌شوند. حتی ممکن است یک یا دو مورد از این قوانین طلایی را بشکنیم اما اگر بدانیم که خراکاری کرده‌ایم و واقعاً پشیمانی خود را نشان دهیم و سعی کنیم جبران کنیم، یک دوست واقعی می‌تواند ما را ببخشد (فقط دقت کنید که سر یک موضوع مشابه دوباره اشتباه نکنید زیرا بخشش هم محدودیت دارد).

[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:11 ] [ بهار ]

 

شباهت جالب برخی بازیگران ایرانی به بازیگران خارجی

 

S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N

[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:57 ] [ بهار ]


لهجه عشق گرفته ام


بس که با تو زیسته ام


مرا در آغوش بگیر


دلم یک بغل خاطره می خواهد....





چشمانم را می بندم ...

خواب مرا می برد...

و رویایی تو را در نبودنت برایم به رخ می کشد





عین  شین  قاف  جدا از هم باشن هیچ معنایی ای ندارن....
اما در کنار هم معجزه ایی میکنن به اسم عــــشـــق





دلمان که می گيرد ، تـــاوان لحظه هاییست که دل می بنديم





وتو هیچگاه نخواهی فهمید که شبها،
آن زمان که به خواب میروی
من همچنان گوشی تلفن را نگه میدارم وبه هیچ صدایی که نمی آید
فکر میکنم!
وتو هیچگاه نخواهی فهمید





بعضي وقتا هست که دوست داری کنارت باشه...

محکم بغلت کنه...

بذاره اشک بريزي راحت شي....

بعد آروم تو گوشت بگه:

ديوونه من که باهاتم





خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش ،

 بدخلقی هایم را فراموش کن

بی اعتنایی هایم را جدی نگیر

در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی





کلمه دوست بسیار کلمه بزرگ و زیباییه :

د : دل دریایی

و : وفاداری

س : سعادت یکی شدن

ت : تایی که هیچوقت نباید بین من و تو باشه . . .





اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند

و صدای قلبت ابرویت را به تاراج میبرد مهم نیست که او مال تو باشد

مهم اینست که فقط باشد ، زندگی کند ، لذت ببرد و نفس بکشد . . .






برنگرد،

که بر نمی گردی تو هیچوقت

می خواهمم داشته باشمت،نترس

فقط بیا

در خزان خواسته هام

کمی قدم بزن

تا ببینمت

دلم برای راه رفتنت تنگ شده است...




بر انچه گذشت
انچه شکست
انچه ریخت
حسرت نخور
زندگی اگر زیبا بود با گریه شروع نمی شد


[ یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:47 ] [ بهار ]
روز مادر مبارک - گروه گل یاس

اشعار زیبای روز مادر

گروه گل یاس
 
مادرم ای بهتر از فصل بهار
مادرم روشن تر از هر چشمه سار
مادرم ای عطر ناب زندگی
مادرم ای شعله ی بخشندگی
مادرم ای حوری هفت آسمان
مادرم ای نام خوب و جاودان
مادرم ای حس خوب عاشقی
مادرم خوشتر ز عطر رازقی
مادرم ای مایه ی آرامشم
مادرم ای واژه ی آسایشم
مادرم ای جاودان در قلب من
مادرم ای صاحب این جسم و تن
مادرم می خواهمت تا فصل دور
مادرم پاینده باشی پر غرور
مادرم روزت مبارک ناز من
مادرم تنها تویی آواز من
 
گروه گل یاس

من زاده شدم به عشق مادر
پرورده شدم به عشق مادر
در دامن او شدم چنین نور
پیوسته شدم به عشق مادر
بوی تن او بهار هر فصل
بشکفته شدم به عشق مادر
تعلیم نمودیم بیاموز
وارسته شدم به عشق مادر
از رنج زمان عبور دادی
نی خسته شدم به عشق مادر
آموخت مرا صبور باشم
دل بسته شدم به عشق مادر
هر ملک به زیر پای مادر
گل دسته شدم به عشق مادر
چون داد مرا ز شیره جان
لب بسته شدم به عشق مادر
در ساحل قلب بی کرانش
وابسته شدم به عشق مادر
او رفت و سکوت من فرو ریخت

گروه گل یاس
 
تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سر داشتن
در بهشت آرزو ، ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
روز در انواع نعمت ها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن
صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را منور داشتن
شامگه چون ماهِ رویا آفرین
ناز بر افلاک اختر داشتن
چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن
حشمت و جاه سلیمانی یافتن
شوکت و فر سکندر داشتن
تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن
بر تو ارزانی که ما را خوش تر است
لذت یک لحظه مادر داشتن !
 
گروه گل یاس

 
 
مـادر تــو بـهشــت جـاودانــی مـادر            خــورشـیـد بـلـنـد آســمـانی مـادر
در چشم تـو نـور زندگانـی جـاریـست          سر چشمه ی مهر بیکرانی مـادر
 
ای کـاش کـه تـا ابــد نــمـیــرد مادر             یـا هـستـی جـاودان بـگیـرد مادر
مهر است سراسر وجودش تــا هـست       ای کاش که پـایـان نـپـذیـرد مادر

گروه گل یاس
 
هر بار که خنده بـر لبش مــی رویــد           یا نبض گل سرخ ، سخن می گوید
چشمان پر از ستـاره ی مــــادر مــن          در گــردش آشـنـا مرا می جـویـد

گروه گل یاس
 
چون مهر، بـزرگ و بی نـشانی مادر           آرام دل و عـــــزیــز جـانـی مــادر
ای کاش همیشه جـاودان مـی بــودی      آن قـدر که خـوب و مـهربانـی مـادر

گروه گل یاس
 
در کوچه جان همیشه مادر بـــاقیست      دریـای مـحبـتـش چو کوثر باقیست
در گـــویــش عـاشـقانـه ، نـام مــــادر      شعریست کــه تا ابد به دفتر باقیست

گروه گل یاس
 
مادر است چشم و چـــــراغ زندگی     مادر است سرچشــــــمه آزادگی
مادر است تصویر عشق و عاشقان     مادر است نقـــــــــش بلند جاودان
 
مادر است مقصــود هست و بود ما      مادر است بالاترین موجــــــــودِ ما
مادر است آمـــــــــــــوزگار معرفت      مادر است یک عالمـــی از موهبت
 
گروه گل یاس

دلم خوش نیست،مدتهاست مادر         گل دلبند تو تنهاست مادر
چرا در پای او آبی روان نیست        چرا اطراف او صحراست مادر
 
قناری های محبوبش کجایند،       قفس؛این قصه ی دنیاست مادر!
نسیمی از بهشت زیرپایت        برایش مثل یک رویاست مادر
 
چرا رویای ما رویاست مادر        چرا فردای ما فرداست مادر
نگو:"این سرنوشت ماست مادر      نگو این سرنوشت ماست مادر
 
دلم خوش نیست ، مدتهاست مادر
گل دلبند تو تنهاست مادر
 
گروه گل یاس

بی محبت مادر/ یک قنات بی آبم
مثل راه بی مقصد /  مثل عکس بی قابم
بی محبت مادر / از شکوفه ها دورم
یک کبوتر بی بال / یک چراغ بی نورم
بی محبتِ مادر / چون لبان بی لبخند
ساکتم و غمگینم / مثل بلبلی در بند
بی محبت مادر / در دلم صفایی نیست
از بهار در قلبم  / هیچ رد پایی نیست
 
گروه گل یاس
[ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:28 ] [ بهار ]
 
روز مادر مبارک - گروه گل یاس

گروه گل یاس
 

عطر همه گل ها
یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند. شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛ ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛ ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی. مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری، در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم.
 گروه گل یاس
عاشقانه ترین غزل
مادر، تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه شعر خلوصی؛ تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری. ای قصیده بلند عشق؛ ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ تو قافیه احساس قلب منی؛ تو منظومه بلند فضیلت هایی تو بهترین بیت رباعی محبتی.
مادر، شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم. دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم. ای بهترین شعر زندگی، روزت مبارک باد.
 گروه گل یاس
زلال هرچه عشق
مادر! تو پروانه دشت ایثاری؛ شمع فروزان محفل مایی؛ تو عطر خوش بوی همه گل هایی. در ژرفای دیدگانت، رودی از محبت موج می زند و دستان مهربانت سهمی از سخاوت آفتاب دارد. تو چون دریا بی دریغ، پایان نداری. تو زمزمه هرچه محبتی؛ عطر هرچه رازی؛ زلال هر چه عشقی؛ تو بلور شفاف خلوصی؛ وسعت بی کران مهربانی و صبری.
من لطافت نسیم، سیپدی سپیده، نستوهی کوه و صداقت آیینه را در تو می نگرم. مادر، گلبرگ ها بر دستانت بوسه می زنند؛ دریاها به تو غبطه می خورند؛ بادها نام تو را تا عرش خدا می برند؛ و ملکوتیان بر تو درود می فرستند. خدا بهشتش را به زیر پای تو می بخشد. تو به راستی شکوه مندترین واژه شگرف آفرینشی.
 گروه گل یاس
حکایت سپیده
مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.
گروه گل یاس
بهار زندگی
مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.
 گروه گل یاس
زیباترین ستاره سپاس
مادر! تو جانانه جام بلای ما را نوشیدی و لباس رنج و محنت ما را پوشیدی، اینک، حریر محبت فرزندانت را بپوش و شربت شهد عشق آنان را بنوش. مادرم، در گرامی داشت روزت زیباترین ستاره سپاس را به پاس پاسداری بی کرانت از ما، بر آسمان پرمهرت می آویزیم. روزت مبارک باد.
 گروه گل یاس
چلچراغ محبت
مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفته است. لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست. قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.
گروه گل یاس
مادر، کانون عشق
مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد، لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند. بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است.
گروه گل یاس
غزل لطیف روزگار
ای مادر عزیز، تو بهترین گل واژه هستی، هستی؛ تو غزل لطیف روزگاری؛ تو دیوان محبت هایی؛ تو سرود جویباری؛ تو اقیانوس عشقی؛ تو دفتر رنج های نامکتوبی. اکنون که من از تو هستی یافته ام جانم فدایت باد!
 گروه گل یاس
سرو سایه گستر زندگی
مادر، تو کتاب همیشه گشوده ایثاری. تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری. تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده. مادر قامت تو قیامت عشق است. ای سرافرازترین سر و سایه گستر زندگی ام. در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود. ای خوب ترین، ای رئوف ترین سرچشمه مهربانی ها، ای ساکن کوی مهتاب، ای آب و آیینه و آفتاب، نام بلندت جاودان و کتاب وجودت به شیرازه امن و امان خداوندی استوار و تلاش بی شائبه ات در بارگاه الهی پذیرفته باد.
گروه گل یاس
شگرفی عشق
همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا، و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است. مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.
گروه گل یاس
احسان به پدر و مادر
یکی از وظایف مهم دینی و اخلاقی ما، احسان به پدر و مادر است. در قرآن کریم، چندین بار احسان به آنان، توصیه شده است. علامه طباطبایی رحمه الله در این باره نگاشته اند: «انیکی به پدر ومادر، پس از یکتاپرستی از واجب ترین واجبات است؛ همان گونه که آزردن پدر و مادر پس از شرک، از بزرگ ترین گناهان است». و در جای دیگری آورده اند: «در چند جای قرآن کریم، خداوند متعال، احسان به والدین را در کنار توحید و نفی شرک آورده است و پس از فرمان به توحید یا نهی از شرک، به احسان نسبت به پدر و مادر فرمان داده است». تأکید قرآن کریم بر احسان به پدر و مادر نشان از عظمت والای مقام آنان، در فرهنگ اسلامی دارد.
گروه گل یاس
بزرگ ترین واجب
در قران کریم و روایات اسلامی، درباره نیکی کردن به پدر و مادر سفارش بسیار شده است. قرآن در وصف حضرت یحیی علیه السلام می فرماید: «اونسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود، و متکبر و عصیان گر نبود». و از زبان حضرت عیسی علیه السلام حکایت می کند: «مرا نسبت به مادرم نیکوکار گردانید و جبار و شقی قرار نداد». از این دو آیه برمی آید که هرکس به پدر و مادرش نیکی نکند، سرکش و بدبخت است. امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز می فرمایند: «نیکی کردن به پدر و مادر، بزرگ ترین واجب است».
 گروه گل یاس
بوسیدن پدر و مادر
بوسه، پیام محبت است؛ شعر ناسروده عشق است؛ تبلور بالاترین تکریم است؛ جلوه عملی عاطفه هاست. پدر و مادر بی شمارترین بوسه های محبت آمیز را از کودکی نثارمان کردند. اکنون که نهال وجود ما از آن محبت ها به پا ایستاده است و درخت زندگی آنان رو به فرسودگی نهاده، باید بهترین محبت ها و بی شائبه ترین عواطف را نثارشان کنیم. بوسیدن ابزار این مهر ورزیدن است. امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: بوسیدن پدر و مادر عبادت است.
گروه گل یاس
نگاه محبت آمیز
نگاه» مقوله شگفتی است. هر نگاه پیامی دارد از این رو در فرهنگ اسلامی برخی از نگاه ها معصیت است و برخی عبادت. در روایت آمده است: «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر، عبادت است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز فرمودند: «درهای آسمان در چهار هنگام به رحمت گشوده می شود: هنگامی که باران می بارد، آن گاه که فرزند به چهره مادر و پدر می نگرد، وقتی که در کعبه باز می شود و آن زمان که ازدواجی شکل می گیرد».
گروه گل یاس
خدمات جبران ناپذیر مادر
مردی به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گفت: «مادرم، سخت پیر شده است و اکنون نزد من زندگی می کند. او را بر دوش می گیرم و جابه جا می کنم. خود به او غذا می خورانم و شست و شویش می دهم. با این حال، از روی شرم، چهره ام را از او برمی گردانم تا بدین گونه او را تعظیم کرده باشم. آیا تلافی خدمات او را کرده ام؟» فرمودند: «نه». در ادامه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با برشمردن مشکلات و رنج های که مادر در دوران بارداری و طفولیّت فرزند خود تحمل می کند علّت این حکم را مورد اشاره قرار می دهند.
گروه گل یاس
نیکی به پدر و مادر پس از مرگ
پدر و مادر ما، پس از مرگ، بی نواتر و نیازمندتر از همیشه اند. دستشان کوتاه گشته و فرصت عمل برای آنان تمام شده است و چشم به راه احسان ما هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «سرور نیکوکاران، در روز قیامت، مردی است که پس از مرگِ پدر و مادرش به آنان، نیکی کرده باشد».
مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر، پس از مرگ، از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم سؤال کرد. حضرت این وظایف را معین کردند: ۱٫ نماز خواندن برای آنان؛ ۲٫ آمرزش خواستن برای آنان؛ ۳٫ وفا کردن به پیمان هایشان؛ ۴٫ بزرگداشت دوستان آنان.
 گروه گل یاس
بر مزار تو
مادر، می خواهم با اشک هایم، گلی بپرورم به رنگ خون دل و به قامت هزاران دریغ و آه، و روز مادر، بر مزارت گذارم. مادر، در این روز، آهم را بنگر و دریغم را شاهد باش. هنوز باور ندارم که تو رفته ای. هنوز دست احساس تو را حس می کنم. تو زنده ای!
گروه گل یاس
زیارت قبور پدر و مادر
یکی از سنت های اسلامی، زیارت قبر پدر و مادر است. عمل به این سنت، هم پیوند با پدر و مادر را پس از مرگ نگاه می دارد و هم یکی از شیوه های احسان و نیکی کردن به پدر و مادر است؛ به ویژه اگر زائر قبور، برای آنان از خداوند، درخواست آمرزش کند و به قرائت قرآن پردازد.
گروه گل یاس
حکایت
وقتی به جهل جوانی بانک بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت: مگر خُردی فراموش کردی که دُرْشتی می کنی؟
چه خوش گفت زالی به فرزند خویش     چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن
گر از عهد خُردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من
نکردی درین روز بر من جفا     که تو شیر مردی و من پیر زن
گروه گل یاس

[ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:26 ] [ بهار ]

روز مادر روزی كه گل ها می شكفند . همان طور كه شكفتن گلها را جشن می گیریم نباید از مهم ترین جشن زنانه كه ما را به دنیا آورده اند را فراموش كنیم . بدون حضور مادرها ما نمی توانستیم پا بر این دنیا نهیم و از نعمت زندگی لذت بریم . این موجودات دوست داشتنی مادران ما هستند و برای 9 ماه ما را در بطن خودشان حمل كرده اند و حتی وقتی هم كه بزرگ می شویم باز هم مراقب ما هستند . برای روز مادر امسال 10 جمله و نقل قول برتر درباره مادر ، فداكاری و دلبستگی مانایشان نسبت به فرزندان را مرور می كنیم . 

 
10 - هنری وارد بیچر ( Henry Ward Beecher ) 
قلب مادر كلاس درس فرزند است . در حقیقت قلب مادر مملو از عشق و نگرانی نسبت به فرزندش می باشد . مادر هر چیزی را كه به فرزندش یاد می دهد برگرفته از دلش می باشد كه مملو از خردی است كه حاصل تجربیات وی در زندگیست . 

 


9 - ضرب المثل یهودیان 
هر آنچه را كودك نمی تواند بگوید مادر می فهمد
 
این ضرب المثل كاملاً درست است ، یك مادر اگر برای فرزندش اتفاقی بیافتد یا اینكه حالش خوب نباشد كاملا متوجه می شود، چرا كه مادرها حسی به نام غریزه مادری دارند كه خدواند در وجودشان قرار داده است . مادرها احساسات و افكار فرزندانشان را می دانند . 

 
 
 



8 - دی ویت تالمیگ De Witt Talmage  
مادر ساحلی است كه ما همه آسیبها و نگرانی هایمان را در آن به جا می گذاریم . اكثر بچه ها حتی نوجوانان می توانند بی پرده و رك و راست همه رازها و ترسهایشان را برای مادرشان بازگو كنند . مادر دلی برای شنیدن  و فهمیدن و عشقی بدون شرط دارد . 
 

 
7 - پیتر دی ریس Peter De Vries  
نقش مادری به دنیا آوردن بچه ها ست . عشق مادری اندازه گرفتنی نیست و همه چیز را تحمل می كند .  هیچ كس در دنیا نمی تواند جای مادر را بگیرد . مادرها نقشی بسیار مهم در زندگی بچه ها در ایفای الگوی جاودانه مادریشان دارند . 

 
 
 



6 - ماریون سی گرتی  Marion C Garretty 
عشق مادری انرژی است كه انسان را قادر به تحقق غیر ممكن ها می سازد .  بله درست است پیوند قوی و توانی وجود دارد كه یك مادر می تواند كاری كند كه هیچ كس انتظار انجام آن را ندارد . حمل ، به دنیا آوردن و نگهداری یك كودك كار آسانی نیست . فداكاریهایی كه یك مادر در مراقبت از بچه هایش می كند ورای توانایی ها و قابلیتهای اوست كه كاملاً حیرت آور است .  به همین دلیل است كه در زندگیمان لقب زنان برتر و مادران برتر  را به آنها می دهیم . 

 
 
 



5 - میلدرد بی ورمونت  Mildred B Vermont   
مادری تمام وقت بودن، یكی از مشاغل با حقوق بالاست كه حقوقش عشقی خالص و ناب است. بله مادرها برای این شغل تمام وقت، پولی دریافت نمی كنند ، شغلی كه ساعات كاریش بیش از 8 ساعت و حتی بیش از 24 ساعت است و این معنایی جز عشقی كه آنها نسبت به بچه هایشان دارند ندارد، عشقی ناب و خالص 

 
4 - ضرب المثلی چینی 
در تمام دنیا تنها یك كودك زیبا وجود دارد كه هر مادری دارد . مادر ها حس زیبایی دارند كه نقش شان در نگهداری و آوردن یك كودك زیبا به این دنیا را قبلاً انجام داده اند . 

3 - هووارد جانسون Howard Jonson  
M : میلونها چیزی است كه او به من داده است 
O : فقط اوست که من را بزرگ کرده است.
T : اشكهایی كه او برای نجات من ریخته است . 
H : قلب خالص ترین طلا 
E : چشمانی با برق عشق 
R : حق ، حقی كه او همیشه بر گردن ما خواهد داشت . 
با چیدن این حروف در كمار هم كلمه ای درست می شود به نام مادر كه به معنای دنیای من می باشد . براستی كه مادر توصیف كننده همه چیز این دنیاست . 

 
 
 



2 - سارا مالین  Sarah Malin 
هر زمان كه به آغوشی نیاز دارم آغوشت به روی من باز است . زمانهایی را كه به وجود یك دوست نیاز دارم دلت می فهمد . زمانی كه به آموختن درسی نیاز دارم چشمان بخشنده ات حالتی سختگیرانه و جدی به خود می گیرند . قدرت و عشق تو مرا هدایت كرده و بال پرواز من بوده است . مادرها در هر زمانی  و هر مكانی  و  هر شرایطی كه فرزندانشان به وجود شان نیاز دارند حاضرند حتی زمانهایی كه اصلاً فرزندان دوست داشتنی نیستند . 

 



 
1 - تلمود  The Telmud   
از آن جایی كه خدا نمی توانست در همه جا حاضر باشد مادران را آفرید . مادران همواره حاضرند تا ما را راهنمایی كنند و به  حرفها و درد دلهای ما گوش جان بسپارند . آنها هدیه خداوندی به ما انسانها هستند . آنها بدون توجه به شرایط، عشق و حمایت و دركشان را به ما می دهند .   

 

[ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:15 ] [ بهار ]
داستان کوتاه - طلاق برنامه ریزی شده  !!
 

با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد.
شوهرش میگوید چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.
از زن اصرار و از شوهر انکار.
در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروطه ها.
زن مشتاقانه انتظار می‌کشد شرح شروط را.
تمام ۱۳۶۴ سکهٔ بهار آزادی مهریه آت را می‌باید ببخشی .
زن با کمال میل می‌پذیرد.
در دفترخانه مرد رو به زن کرده و میگوید حال که جدا شدیم . لیکن تنها به یک سوالم جواب بده .
زن می‌پذیرد.
چه چیز باعث شد اصرار بر جدائی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه ات که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن را بزنی‌؟؟؟
زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد :طاقت شنیدن داری؟
مرد با آرامی گفت :آری .
زن با اعتماد به نفس گفت: ۲ ماه پیش با مردی اشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود. از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او ، تا زندگی‌ واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.
مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست.
زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت .وقتی‌ به مقصد رسید کیفش را گشود تا کرایه را بپردازد. نامه‌ای در کیفش بود . با تعجب بازش کرد .
خطّ همسر سابقش بود. نوشته بود: ” فکر می‌کردم احمق باشی‌ ولی‌ نه اینقدر.
نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود رفت . منتظر بود که تلفنش زنگ زد.
برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود. شمارهٔ همسر جدیدش بود.
تماس را پاسخ گفت: سلام کجایی پس چرا دیر کردی.
پاسخ آنطرف خط تمام عالم را بر سرش ویران کرد.
صدا، صدای همسر سابقش بود که میگفت : باور نکردی؟ گفتم فکر نمیکردم اینقدر احمق باشی‌.این روزها میتوان با ۱ میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان گرفتار از شرّ زنان احمق با مهریه‌های سنگینشان نجات یابند
[ یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:12 ] [ بهار ]
داستان آموزنده - تفاوت فرهنگی
 
ما در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا هستیم. یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست اروپایی است، سینی غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند، سپس یادش می‌افتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند می‌شود تا آنها را بیاورد، وقتی برمی‌گردد، با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد سیاه‌پوست، احتمالا اهل آفریقا (با توجه …به قیافه‌اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست! بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند. اما به‌سرعت افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست. او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد. در هر حال، تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.
جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می‌دهد. دختر اروپایی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود. به این ترتیب، مرد سالاد را می‌خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمی‌دارند، و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند. آنها ناهارشان را تمام می‌کنند. زن اروپایی بلند می‌شود تا قهوه بیاورد. و اینجاست که پشت سر مرد سیاه‌پوست، کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی می‌بیند، و ظرف غذایش را که دست‌نخورده روی میز مانده است.
توضیح پائولو کوئلیو:

من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم می‌کنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار می‌کنند و آنها را افرادی پایین‌مرتبه می‌دانند. داستان را به همۀ این آدم‌ها تقدیم می‌کنم که با وجود نیت‌های خوبشان، دیگران را از بالا نگاه می‌کنند و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند. چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیش‌داوری‌ها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل احمق‌ها رفتار کنیم؛ مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر می‌کرد در بالاترین نقطۀ تمدن است، در حالی که آفریقاییِ دانش‌آموخته به او اجازه داد از غذایش بخورد…
[ یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:11 ] [ بهار ]


تـو چـه ميداني

از حـالُ روز ڪـَسي ڪـﮧ

ديگــر هيــچ نـِگاهي

دِلــَش را نميلَرزانــَد ...






میدانمـ روزیــــــ تو میـ آییــــــــ

بهـ امید آمدنتـــــــــــ ـهر روز

در شهــــــــــر سرگردانمــــــ .....





قلبی که به یک لحظه دو صد عشق پذیرد

باید که چنین قلبی ز اندوه بمیرد

بی عشق و محبت نتوان زیست ولیکن

یک قلب چگونه دو محبت بپذیرد؟!؟!؟!؟!؟





تنها گرگها نیستند که لباس میش می پوشند

گاهی پرستوها هم لباس مرغ عشق برتن می کنند..

عاشق که شدی کوچ میکنند!!





بی خوابی شب هایم را به چه تعبیر کنم

که شب آرامش نگاه تو را

برایم زمزمه می کند.

آرام بخواب که من بی قرارم،

بیدارم

تا تو آرام بخوابی.


 



این روزها

آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست

که رخت های دلتنگیم را

فرصتی برای

خشک شدن نیست






تمام درد من این است
.
.
.
یک نفر در زندگی من هست
.
.
.
که نیست






جلوتر نیا!

خاکستر می شوی.

اینجا دلی را سوزانده اند...







دیروز که فریاد زدی دوست دارم گفتم... نشنیدم لطفا بلندتر!!!

امروز که اروم گفتی دیگه دوست ندارم گفتم... هیس چرا داد مینزنی؟؟؟!!




دلتنگی

عین آتش زیر خاکستر است

گاهی فکر میکنی تمام شده

اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . .

 

[ یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:7 ] [ بهار ]

 
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
 

Dear Teacher,
Thanks for making us what we are today.
Happy teachers Day
 
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
The Award for best teacher
Has been declared
And it goes to
You!!!!!
Happy Teachers Day!
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
When it comes to teaching
No one can compete with you.
Happy Teachers Day!
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
Thanks for being a true mentor of our hearts.
Thanks for making us what we are today.
Happy Teachers Day!
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
You are bestest Teacher in this world
I will always remember that
I had an excellent guide
In the form of a teacher – You
Happy Teachers Day!
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
Without you, we would have been lost.
Thank you teacher for guiding us, inspiring us
And making us what we are today.
Happy Teachers Day!
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
We are fortunate
we had a teacher
as wonderful
loving and caring
as You
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
We will always be thankful to you
For all the hard work and efforts
You have put in, for educating us.
Happy Teachers Day!
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
You are not only our teacher
You are our friend, philosopher and guide
All molded into one person
We will always be grateful for your support
Happy Teachers Day!
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
Without you, we would have been lost. Thank you teacher for guiding us,
inspiring us and making us what we are today.
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
We will always be thankful to you for all the hard work and
efforts you have put in, for educating us.
روز معلم مبارک - گروه گل یاس
Thanks for being a true mentor of our hearts.
Happy Teachers day
 روز معلم مبارک - گروه گل یاس

[ چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:31 ] [ بهار ]

عکسهای خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان

 
گروه گل یاس

 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net
 
عکس های خاطره انگیز از دوران شیرین دبستان - www.Pix4Pix.net

 

[ چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:29 ] [ بهار ]

 

انان كه با افكاري پاك و فطرتي زيبا در قلب ديگران جاي دارند را هرگز هراسي از فراموشي نيست چرا كه جاودانند

 

 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


 

فرمان دادم تا بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


 

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت و کسب افتخار ایران زمین مغلوب شده باشم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

همیشه با هم یکدل و صمیمی بمانید تا اتحادتان موید و پایدار بماند

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

حرمت قانون را بر خود واجب شمارید و خصایل و سنن قدیمی را گرامی بدارید

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

هر برادری که از منافع برادر خود مانند نفع خویش حمایت کرد به کار خود سامان داده است

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

به احترام روح من که باقی و ناظر بر احوال شماست به انچه دستور میدهم عمل کنید

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند…

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

[ دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:31 ] [ بهار ]

بر بلندای تمامی تفکرات مثبت‌گرای خویش،

محکم بایست

و با چشمانی سرشار از کنجکاوی و محبت به دریا نگاه کن،

هر آنچه که در خود می‌جویی را

در گستره‌ی پرتلاطم دریا خواهی یافت.

 

و

 

آنگاه

 

مشکلاتت را به دریا بسپار

 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


 

:hehee:

[ دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, ] [ 10:52 ] [ بهار ]

محصولاتی که اشتباهی اختراع شدند!

 

 

 

 

 

 

بريد ادامه مطلب رو ببينيد خيلي جالبن


ادامه مطلب
[ دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, ] [ 8:36 ] [ بهار ]

مردی پسر تنبلی داشت که از زیر کار درمی‌رفت و همه چیز را به شوخی می‌گرفت. روزی او را نزد حکیم آورد و گفت: “از شما می‌خواهم به این پسر من چیزی بگویید که دست از این تنبلی و بی‌تفاوتی‌اش بردارد و مثل بقیه بچه‌های این مدرسه به دنیای واقعیت و کار و تلاش برگردد.”
 
حکیم با لبخند به پسر نگاه کرد و گفت: “پسرم اگر تو همین باشی که پدرت می‌گوید زندگی سخت و دشواری مقابلت هست. آیا این را می‌دانی؟
 
پسر تنبل شانه‌هایش را بالا انداخت و گفت: “مهم نیست؟
 حکیم با تبسم گفت: “آفرین به تو که چیزی برای گفتن داری. لطفاً همینی که می‌گویی را درشت روی این تخته بنویس و برای استراحت با پدرت چند روزی میهمان ما باش.”
 
صبح روز بعد وقتی همه شاگردان برای خوردن صبحانه دور هم جمع شدند حکیم به آشپز گفت که برای پسر تنبل غذای بسیار کمی بریزد. طوری که فقط سر پایش نگه دارد.
 پسر که از غذای کم خود به شدت شاکی شده بود نزد حکیم آمد و به اعتراض گفت: “این آشپز مدرسه شما برای من غذای بسیار کمی ریخت!”
 
 حکیم بی آن که حرفی بزند به نوشته‌ای که شب قبل پسر روی تخته نوشته بود اشاره کرد و گفت: “این نوشته را با صدای بلند بخوان! حرفی است که خودت نوشته‌ای!”
 
روی تخته نوشته شده بود: “مهم نیست!” و این برای پسر تنبل بسیار گران تمام شد. ظهر که شد دوباره موقع ناهار غذای کمی تحویل پسر تنبل شد. این بار پسر با اعتراض همراه پدرش نزد حکیم آمد و گفت: “من اگر همین‌طوری کم غذا بخورم که خواهم مرد.”
 
حکیم دوباره به تخته اشاره کرد و گفت: “جواب تو همین است که خودت همیشه می‌گویی!”
 
روز سوم پسر تنبل زار و نحیف نزد حکیم آمد و گفت: “لطفاً به من بگویید اگر بخواهم غذای کافی به دست آورم چه کار کنم؟
 
حکیم به آشپزخانه رفت و گفت: “هر چه را آشپز می‌گوید تا ظهر انجام بده!”
 
پسر تنبل تا ظهر در آشپزخانه کار کرد و ظهر به اندازه کافی غذا خورد. او خوشحال و خندان نزد حکیم آمد و گفت: “چه خوب شد راهی برای نجات از گرسنگی پیدا کردم!” و بعد خوشحال و خندان برای تأمین شام خود به آشپزخانه برگشت.
 
پدر پسر تنبل با تعجب به حکیم نگاه کرد و از او پرسید: “راز این به کار افتادن فرزندم چه بود؟
 
حکیم با خنده گفت: “او حق داشت بگوید مهم نیست! چون چیزی که برای شما مهم بود و برای حفظ اهمیتش حاضر بودید تلاش کنید، او به خاطر تنبلی‌اش و این که همیشه شما بار کار او را بر دوش می‌گرفتید دلیلی برای نامهم شمردنش پیدا می‌کرد. اما وقتی موضوع به گرسنگی خودش برگشت فهمید که اوضاع جدی است و این‌جا دیگر جای بازی نیست معنی مهم بودن را فهمید و به خود تکانی داد. شما هم از این به بعد عواقب کار و نظر او را مستقیم به خودش برگردانید و بی‌جهت بار تنبلی او را خودتان به تنهایی به دوش نکشید. خواهید دید که وقتی ببیند نتیجه اعمال ناپسندش مستقیم متوجه خودش می‌شود اعمال درست برای او مهم می‌شوند و دیگر همه چیز عالم برایش نامهم نمی‌شوند.”

[ یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, ] [ 8:51 ] [ بهار ]
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت.تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند.لذا کلاه ها را کنار گذاشت وخوابید.وقتی بیدار شد متوجه شدکه کلاه ها نیست . بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه را برداشته اند.
 فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد.در حال فکر کردن سرش را خاراند ودید که میمون ها همین کارراکردند.اوکلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم ازاوتقلید کردند. به فکرش رسید… که کلاه خود را روی زمین پرت کند.لذا این کار را کرد.میمونها هم کلاهها را  بطرف زمین پرت کردند.او همه کلاه ها را جمع کرد وروانه شهر شد.
 سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد.پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش را تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند.یک روز که او از همان جنگلی گذشت در زیر
 درختی استراحت کرد وهمان قضیه برایش اتفاق افتاد.
 او شروع به خاراندن سرش کرد.میمون ها هم همان کار را کردند.او کلاهش  را برداشت,میمون ها هم این کار را کردند.نهایتا کلاهش را برروی زمین  انداخت.ولی میمون ها این کار را نکردند.
 یکی از میمون ها از درخت پایین امد وکلاه را از سرش برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت: فکر می کنی فقط تو پدر بزرگ داری.
 نکته : رقابت سکون ندارد
[ یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, ] [ 8:50 ] [ بهار ]



سخنانی بسیار زیبا و عمیق برای لحظه ای تفکر و اندیشیدن...
 

* خوشحال بودن یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!

 
* برای زندگی کردن دو راه وجود دارد. یکی اینکه گویی هیچ معجزه ای وجود ندارد و دیگری اینکه گویی همه چیز یک معجزه است.

 
* اغلب روابط به سمت شکست می روند. نه بخاطر حضور نداشتن عشق. عشق همیشه حاضر است. تنها مشکل این است که یکی بسیار زیاد دوست داشته شده است و دیگری به اندازه کافی دوست داشته نشده است!

 
* اگر میدانستید که افکارتان چقدر قدرتمند است، هیچگاه حتی برای یک بار دیگر هم منفی فکر نمی کردید!

 
* در یک رابطه بودن به معنای بوسیدن، قرار گذاشتن یا در دسترس بودن نیست. به معنای بودن با کسی است که شما را به گونه ای خوشحال کند که هیچ کس دیگری نتواند! 

 
* زنانی که خود را باور دارند و می دانند که اگر تصمیم بگیرند قادر به انجام هر کاری هستند، دارای یک زیبایی درونی می باشند. در توانایی و عزم یک زن که مسیرش را بدون تسلیم شدن در برابر موانع طی میکند، شکوه و زیبایی وجود دارد. در زنی که اعتماد بنفسش از تجربه ها نشأت میگیرد، و می داند که میتواند به زمین بخورد، خود را بلند کند و ادامه دهد، زیبایی وجود دارد.

 
* اگر کسی همان مقدار عشقی که شما نثارش میکنید، نثارتان نکرد، و به گونه ای رفتار کرد که گویی در اغلب اوقات اهمیتی ندارید، این میتواند نشانه ای بزرگ از این حقیقت باشد که در زندگیتان به وی نیازی ندارید. تنها کسانی که واقعاً در زندگیمان به آنها نیاز داریم، آنهایی هستند که به ما احترام می گذارند و در زندگیشان به اندازه کافی خواهانمانند.

 
* تنها کسانی که در زندگی به انها نیاز دارید کسانی هستند که در زندگیشان به شما نیاز دارند...

 
* یک پسر میداند چیزی را که میخواهد چگونه بدست آورد. یک مرد میداند چیزی را که بدست آورده چگونه نگه دارد.

 
* ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!

 
* هیچگاه نمی توانید یک اشتباه را دو بار مرتکب شوید چرا که بار دوم دیگر آن یک اشتباه نیست بلکه یک "انتخاب" است.

 
* به خودتان اجازه ندهید توسط این سه چیز تحت کنترل درآیید: گذشته تان، مردم و پول.

 
* ذهن فراموش می کند اما دل همیشه بخاطرش می ماند.

 
* هرگز برای کسی که شما را اذیت می کند گریه نکنید... در عوض لبخند بزنید و به او بگویید، ممنون بخاطر اینکه به من فرصت دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم!

 
* زمانی فرا می رسد که مجبور می شوید بگذارید کسی برود و دیگر با او ارتباطی نداشته باشید. اگر کسی شما را در زندگیش بخواهد راهی پیدا میکند تا شما را در آن بگنجاند. باید فراموشش کنید و این حقیقت را بپذیرید که آنگونه که شما دوستش داشتید، او نداشت و بگذارید به آرامی از زندگیتان برود. گاهی اوقات رفتن آسان تر از ماندن است. ما تا قبل از اینکه کسی را فراموش کنیم تصور میکنیم که کار سختی است. اما وقتی فراموش میکنیم به خود می گوییم که چرا زودتر ترکش نکردیم.

 
* همیشه دنبال افرادی که کمترین اهمیت را در زندگی به ما می دهند می دویم. چرا به این کار پایان ندهیم و اطرافمان را نگاه نکنیم تا ببینیم چه کسانی دنبال ما می دوند؟

 
* همه افراد به عنوان یک انسان باید مورد احترام قرار گیرند اما از هیچکس نباید بت ساخته شود.

 
* من...هستم
قدرتمندترین کلمات هستند چرا که هر کلمه ای بین این دو قرار دهید واقعیت شما را شکل می دهد.

 
* وقتی یک خانم به شما می گوید "چی؟" ، به این دلیل نیست که حرف شما را نشنیده است. به شما فرصتی می دهد که گفته خود را اصلاح کنید.

 
* اگر کسی را ترک می کنید لااقل به وی علتش را توضیح دهید؛ چون اینکه ببینید لایق یک توضیح 
ساده هم نبوده اید دردناک تر از خود ترک شدن است.

 
* هر روز ممکن است خوب نباشد...اما چیزی خوب در هر روز وجود دارد!

 
* عشق یک چرخه است:

 
وقتی عاشق می شوید، صدمه می بینید.
وقتی صدمه می بینید، متنفر می شوید.
وقتی متنفر می شوید، سعی می کنید فراموش کنید.
وقتی سعی می کنید فراموش کنید، دل تنگ می شوید.
وقتی دل تنگ می شوید...
در نهایت دوباره عاشق می شوید.

 
* معجزه دوستی

 
معجزه ای وجود دارد که دوستی نامیده می شود
و در میان دل اقامت دارد،
شما نمی دانید که چگونه بوجود می آید
...و چگونه آغاز می شود ♥
اما شادمانی که برایتان به ارمغان می آورد
همیشه موهبتی خاص می بخشد،
و شما متوجه می شود که دوستی
ارزشمندترین نعمت خداوند است!

 
* کسانی که زندگی خود را وقف بدست آورن منافع مادی و ثروت کرده اند به شما خواهند گفت که احساس خوشبختی را در اموال خود نمی یابند. خوشبختی هرگز انعکاس ثروتهای مادی یک شخص نیست، بلکه انعکاس ثروتهای معنوی و احساسی او است.

 
خوشبختی انعکاس تعداد روابط دوستانه ای است که هر کس می تواند داشته باشد، انعکاس تعداد افرادی است که در طول زندگی خود توانسته خوشبخت و هدایت کند، و نتیجه قدرشناسی از داشته ها است و نه میزان نارضایتی از نداشته ها. قدردان داشته هایتان در زندگی باشید و تا می توانید در خوشبختی و هدایت دیگران تلاش کنید و زندگیتان را بخاطر آنچه که هم اکنون هست دوست بدارید.
* اغلب ما تمایل داریم فراموش کنیم که خوشبختی در نتیجه بدست آوردن نداشته ها حاصل نمی گردد، بلکه از طریق شناختن و قدرشناسی داشته هایمان بدست می آید.

 
* 6 کلید یک رابطه موفق: دوستی، آزادی، صداقت، اعتماد، درک و ارتباط.

 
*  زیبا بودن فراتر از آن است که چه تعداد پسر را مجذوب تماشای خود کنید، یا چه میزان آرایش داشته باشید. زیبا بودن این است که برای چه زندگی میکنید، و معنای شما چیست. زیبایی، قلب شما است و آنچه که باعث خاص شدن شما میگردد. زیبایی همان خصوصیات کوچکی است که هویت شما را تشکیل می دهد. زیبایی یعنی مبارزه با مشکلات، و زندگی کردن صادقانه در مسیر فکر. زیبایی این است!

 
* اگر خدا دعاهای شما را مستجاب کند، ایمانتان را افزایش داده، اگر با تاخیر مستجاب کند، صبرتان را زیاد کرده و اگر مستجاب نکند، چیز بهتری برایتان در نظر دارد.

 
* فردی که به هیچ کس اعتماد نمیکند مستعد آن است که خود نیز فردی غیر قابل اعتماد نزد همگان شود.

 
* کلمات قدرت آزار دادن شما را ندارند، مگر اینکه گوینده آن کلمات برایتان بسیار عزیز باشد.

 
* هرگاه آماده بودید عاشق شوید، نه هرگاه که تنها بودید.

 
* دردناک ترین محبتها آنهایی است که با ریا، تزویر و تظاهر آمیخته است و لذت بخشترین محبتها آنهایی هستند که در عین کوچک بودن با خلوص نیت و با بی آلایشی همراه است.

 
* فرار کردن از مشکلات فقط فاصله رسیدن به راه حل را افزایش می دهد. آسانترین راه برای گریختن از مشکلات حل کردن آنها است.

 
* انسان نمی تواند اقیانوسهای جدید را کشف کند مگر اینکه شجاعت از دست دادن دید ساحل را داشته باشد.

 
* یک فرد موفق کسی است که بتواند از آجرهایی که دیگران به طرفش پرتاب کرده اند، ساختمانی محکم بنا کند.

 
* اگر نتوانید به یک خانم احترام بگذارید، حق صحبت کردن با وی را از دست خواهید داد.

 
* وقتی کسی را می بخشید، شخصی که بیشترین منفعت را می برد، خود شما هستید.

 
* یک مرد می تواند چندین بار شکست بخورد، اما تا زمانیکه شروع به عیب جویی و مقصر دانستن دیگران نکند، مغلوب شمرده نخواهد شد. پذیرش مسئولیت کارها در زندگی اولین قدم برای بهبود شرایط است. شما نه تنها ستاره فیلم زندگی خود هستید، بلکه فیلم نامه را هم خودتان می نویسید.

 
* من خود را از روی تعداد موانعی که در مسیرم قرار گفته است معنی نمی کنم؛
من خود را از شجاعتی که پیدا کرده ام تا هدفهای تازه ام را با جدیت دنبال کنم معنی میکنم...
من خود را از روی تعداد ناامیدی هایی که با آنها موجه شده ام معنی نمی کنم؛
من خود را از روی بخشش و ایمانی که برای آغاز دوباره پیدا کرده ام معنی می کنم...
من خود را از روی اینکه یک رابطه چقدر بطول انجامیده است معنی نمی کنم؛
من خود را از مقداری که تا کنون عشق ورزیده ام و خواهم ورزید معنی میکنم...
من خود را از روی دفعاتی که زمین خورده ام معنی نمی کنم؛
من خود را از روی دفعاتی که روی پای خود ایستاده ام و مبارزه کرده ام معنی می کنم...

 
من درد خود نیستم...
من گذشته ام نیستم...

 
من آنی هستم که از آتش برخواسته است...

 
* فاصله ها آزمونی است که بفهمیم عشق تا چه اندازه میتواند به دور دستها سفر کند.

 
* این هیچ مفهومی ندارد که نفر دوم زندگی کسی باشید، در صورتی که می دانید به اندازه کافی خوب هستید که نفر اول زندگی کس دیگری باشید. ارزش خود را درک کنید.

 
* سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می کند...

 
* کلمات بیش از آنچه که شما تصور می کنید تاثیر گذارند. همیشه پیش از صحبت کردن فکر کنید.

 
* اگر در آرزوی یک زندگی بدون درد و رنج هستید، هرگز زیبایی رنگین کمان بعد از باران را نخواهید دید. روزهای خوب دوباره خواهند آمد...

 
* گفتن خداحافظ به کسی که نمی خواهید بگذارید برود واقعاً دردناک است، اما حتی دردناک تر این است که از کسی که هیچگاه قصد ماندن نداشته بخواهید بماند.

 
* صداقت، مهمترین اصل یک رابطه موفق است: در موردش فکر کنید...
* از میان تمام مشکلاتی که با آنها مواجه شدم، بار مسئولیتی که بر دوشم بود، دردی که در دل داشتم، تنها یک چیز برای گفتن دارم... من همه آنها را پشت سر گذاشتم♥
 * ماهی گفت:
"من نمی توانم اشکهایم را ببینم چون در آب هستم."

 
آب گفت:
"من میتوانم اشکهایت را حس کنم چون تو در قلب من هستی."

 
نتیجه: ما می توانیم دردها و رنجهایمان را مخفی کنیم اما هرگز قادر نیستیم به کسانی که برایمان بیشترین اهمیت را قائلند دروغ بگوییم. آنها برای خبردار شدن از احوال ما نیازی به کلمات ندارند.
* وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید، در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت-

 
شخصی برای زندگی
یا
درسی برای زندگی

 
* مسیر رسیدن به خوشبختی:
1- قلبتان را از کینه خالی نگه دارید.
2- ذهنتان را از نگرانی خالی نگه دارید.
3- ساده زندگی کنید.
4- کم توقع باشید.
5- زیاد به دیگران ببخشید.

 
* به محض اینکه یاد بگیرید بجای نگران بودن از گذشته و آینده، در لحظه حال زندگی کنید و قدردان آن باشید، زندگیتان دگرگون خواهد شد.

 
* انسان موفق کسی است که در انتها پیروز شود نه در ابتدا.

 
 * ایمان داشتن در زندگی به این معنا نیست که کَشتی شما با آبهای خروشان و دردسر ساز 
مواجه نخواهد شد، بلکه به این معنا است که کَشتی شما هیچگاه غرق نخواهد شد.

 
* آسان ترین روش برخورد با کسانی که دوستشان نداریم این است که اصلاً برخوردی با آنها نداشته باشیم.

 
* هرگز افسوس پیر شدن را نخورید چرا که افرادی بسیاری از این امتیاز محروم مانده اند!

 
* زیبایی به معنای صورت زیبا داشتن نیست، بلکه به معنای داشتن ذهن، قلب و روح زیبا است.

 
* اگر افسردگی دارید، در حال زندگی در گذشته هستید. اگر اضظراب دارید، درحال زندگی در آینده هستید. اگر آرامش دارید درحال زندگی در زمان حال هستید.

 
* ارزشمند ترین ثروتی یک مرد می تواند در این دنیا مالک آن باشد، قلب یک زن است.

 
* کسی که در برابر خداوند زانو می زند، میتواند در برابر هر کسی ایستادگی کند.

 
* فراوانی باران را می شنوم! موفقیت در راه است، پیروزی شما نزدیک است و نعمتهای خدا در کنارتان. حقیقت این است، "هنوز حتی ابر کوچکی هم نمی بینم. اما در اعماق جانم می دانم، حــــــادثه خــــوبی قـــــرار اســـت اتــــــفاق بیــــفتد!!!"
* تازمانی که مشغول بازخوانی فصل پیشین زندگی خود هستید، نخواهید توانست فصل بعدی آنرا آغاز کنید.

 
* آسانسور موفقیت خراب است، باید از پله ها استفاده کنید، یک قدم در هر زمان.

 
* کمال را نمی توان بدست آورد، اما اگر به دنبال آن باشید می توانید به برتری برسید.

 
* دوست داشتن به معنی عذر خواهی نیست، بلکه به معنای اجتناب از کارهایی است که شما را مجبور به عذر خواهی میکند.

 
* برای دو چیز نباید وقتتان را تلف کنید: مسائلی که برایتان اهمیت ندارند و کسانی که فکر می کنند شما اهمیتی ندارید.

 
* لبخند بزنید و بگذارید همه بدانند که امروز بسیار قوی تر از دیروزتان هستید!

 
* وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید، سن، فاصله، قد و وزن فقط یک عدد خواهند بود.

 
* روابط مانند پرندگان هستند، اگر آنها را خیلی محکم نگهدارید، می میرند. اگر خیلی سست نگهدارید، می پرند. اما اگر آنها را با مراقبت و دقت نگهدارید، برای همیشه کنارتان خواهند ماند.

 
*  جملاتی زیبا درباره تجارت:
درآمد: هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.
خرج: اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.
پس انداز: آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.
ریسک: هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.
سرمایه گذاری: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.
انتطارات: صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید.

 
* 7 جمله دوست داشتنی:

 
1- با گذشته تان صلح برقرار کنید تا زمانِ حالِ شما را تباه نکند.

 
2- آنچه که دیگران درباره شما فکر می کنند اهمیتی ندارد.

 
3- زمان همه چیز را التیام می بخشید. کمی زمان دهید، فقط مقداری.

 
4- هیچکس دلیل خوشبختی شما نیست مگر خود شما.

 
5- زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید، شما درک درستی از ماهیت سفر آنها ندارید.

 
6- زیاد فکر نکنید، ندانستن پاسخ همه پرسشها اشکالی ندارد.

 
7- لبخند بزنید، شما صاحب همه مشکلات دنیا نیستید.

 
* برای زندانی بودن لازم نیست شخصی پشت میله ها باشد، انسانها میتوانند زندانی و یا "برده" عقاید و اندیشه های خود باشند.

 
* بهترین انتقام این است که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید، به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد.

 
* در آغوش گرفتن ها برای این ابداع شدند تا بدون اینکه مجبور به گفتن چیزی باشید به انسانها بفهمانید چقدر دوستشان دارید!

 
* دوست واقعی کسی است که وقتی زمین خورده اید تلاش کند بلندتان کند، و اگر نتوانست او نیز همانجا کنار شما بنشیند!

 
* شما در انتخاب آزادید... اما از پی آمد انتخابتان آزاد نیستید... عاقلانه انتخاب کنید...

 
* برخی افراد نمی توانند تحمل کنند که شما در حال پیشرفت در زندگیتان هستید و به همین خاطر برای عقب نماندن از شما، گذشته تان را پیش می کشند و موانعی در مسیرتان ایجاد می کنند. به آنها توجه نکنید و به راهتان رو به جلو ادامه دهید...

 
* اینکه در گذشته چه کسی بودید اهمیتی ندارد، اینکه تبدیل به چه کسی شده اید مهم است.

 
* گاهی اوقات به ما فقط چند دقیقه فرصت داده میشود تا با کسی که دوستش داریم دیدار کنیم، و سپس هزاران ساعت تا با فکر کردن به او سپری کنیم.

 
* وقتی زندگی یک صد دلیل برای گریستن به شما نشان می دهد، به زندگی نشان دهید که یک هزار دلیل برای لبخند زدن وجود دارد!

 
* تفاوت بین استعداد و هوش: راه رفتن روی طناب بر فراز آبشار نیاگارا "استعداد" است. امتحان نکردن چنین چیزهایی "هوش" است!

 
* هرگز اجازه ندهید کسی الویت شما باشد درحالی که شما فقط یکی از انتخابهایش هستید!

[ یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, ] [ 8:19 ] [ بهار ]

راستشو بگو !!!! دلت شماره چنده ؟



1- یکی دلش به صد دل بنده ...

2- یکی صددل ، به یه دل می بنده ...

3- یکی یه دل ، به یه دل می بنده و تا آخر پایبنده ...

4- یکی نمی دونه دلش به کی بنده ...

5- یکی هر بار به یکی دل می بنده ...

6- یکی دل می بنده که بخنده ...

7- یکی هم دلش آکبنده ، مونده به کی ببنده ...

 

[ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, ] [ 8:16 ] [ بهار ]


در آغاز سال جدید, صفحه تازه ای از زندگیمون رقم می خوره. درست مثل اینکه یه دفتر سفید با سیصد و خورده ای صفحه به دستمون می دن تا هرچی می خوایم روش بنویسیم.

 

پس اگر :

قلبت شکسته

دوست خوبم بهت تبریک می گم تو بزرگ شدی . راهی که خیلی ها تا 50 سالگی طی نکردن، تو همین الان بهش رسیدی. ازش استفاده کن. بزرگترین درس زندگی رو گرفتی اونو برای خودت نگهدار.

 

بیکاری

الان هزاران هزار فرصت پیش روته و می تونی انتخاب کنی که فردات رو چطور بسازی. فرصتی که خیلی ها آرزوشونه داشتن یا حداقل به عقب برمی گشتن تا مسیر زندگیشون رو تغییر بدن.

 

همسرت مزخرفه

وای خدای من! اصلا غر نزن. اگرچه بیشتر از همه خودت مقصر این اوضاعی اما این یه فرصته. خیلی از آدمای موفق جهان همسران مزخرفی داشتن که وقتی به پیروزی رسیدن یکی از دلایل موفقیتشون رو غر غرای همسرشون می دونن.

باور نداری زندگی نامه ارسطو، مولانا، پروین اعتصامی و.... رو یه ورق بزن.

 

تنهایی

توی همه دنیا خیلی از آدم ها هستن که برای اینکه یک ساعت تنها و در آرامش باشن حاضرن خیلی هزینه کنن. به قول دکتر شریعتی "همیشه روح محتاج لحظه هایی است که در آن هیچ کس نباشد."

 

بی پولی

این بهترین فرصته که مزه شیرین پولدار شدن رو بچشی. تا عطشی نباشه سیراب شدن معنایی پیدا نمی کنه . یه ذره بیشتر فکر کن.

 

تعطیلاتت بیخودی داشتی

اگر عید بهت خوش نگذشته و روزای شادی رو پشت سر نگذاشتی بهت مژده میدم چندین روز پیش روته که می تونه بهترین روزای عمرت باشه.

خوب آخه "بعد هر سختی آسانیست"

 

دلت پر از خشم و حسرته

عزیزم تبریک می گم این یعنی انرژی توی تو ذخیره شده که می تونی باهاش کوه ها رو جابجا کنی فقط باید از قدرت خشم استفاده کنی و به جای این که توی ذهنت برای خودت و دیگران دادگاه به پا کنی و مقصر رو شایسته تنبیه اعلام کنی این انرژی بی نهایت را صرف تغییر اوضاع کن. گذشته برنمی گرده اما فردا پیش روته مهربان.

 

عزیزت از دستت رفته

خسران و از دست دادن همیشه سخته اما خودت خوب می دونی که همه ما تنها میایم و تنها هم میریم. خدا رو شکر که این حقیقت تلخ رو وقتی فهمیدی که هنوز فرصت داری پس تا می شه برای فردات اندوخته جمع کن.

تو الان موظفی به جای دو نفر  شاد باشی ، لبخند بزنی و زندگی کنی.

 

چهار فصل یه نشانه است برای همه ما برای اینکه بدونیم هیچ چیزی همیشگی نیست و خدا هر روز می تونه معجزه کنه شاید امروز روز تو باشه و شاید فردا...

اینکه کسی تمام شب رو تا صبح گریه می کنه بعد یک دوش آب سرد می گیره که تو اولین روز کاریش چشماش ورم نداشته باشه و بعد صبح روز بعد برای تو از امید و آینده می گه یعنی اینکه معجزه همین جاست توی قلب ما.

دستهات رو روی زانوهات بزن که خدا اندازه توان هر کدوم از ما بهمون سختی و مصیبت می ده. تو از پسش بر می یای
 

زندگی رو سخت نگیرید...

 

 

آرزو دارم سالی که پیش رو داری ،

آغاز روزهایی باشد که آرزو داری ...



[ چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, ] [ 8:9 ] [ بهار ]

یه شعر قشنگ و بی نظیر ...
 


پیش از اینها
 
پیش از اینها فكر می كردم خدا
 
خانه ای دارد میان ابرها
 
مثل قصر پادشاه قصه ها
 
خشتی از الماس و خشتی از طلا
 
پایه های برجش از عاج و بلور
 
بر سر تختی نشسته با غرور
 
ماه، برق كوچكی از تاج او
 
هر ستاره،پولكی از تاج او
 
اطلس پیراهن او، آسمان
 
نقشِ روی دامن او، كهكشان
 
رعد و برق شب، طنین خنده اش
 
سیل و طوفان، نعره ی توفنده اش
 
دكمه ی پیراهن او ، آفتاب
 
برق تیغ و خنجر او ، ماهتاب
 
هیچ كس از جای او آگاه نیست
 
هیچ كس را در حضورش راه نیست
 
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
 
از خـــــدا ، در ذهنم این تصویر بود
 
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
 
خانه اش در آسمان ، دور از زمین
 
بود ، اما در میان ما  نبود
 
مهربان و ساده و زیبا نبود
 
در دل او دوستی جایی نداشت
 
مهربانی هیچ معنایی نداشت
 
هر چه می پرسیدم ، از خود ، از خدا
 
از زمین ، از آسمان ، از ابرها.
 
زود می گفتند:این كار خداست
 
پرس و جو از كار او كاری خطاست
 
هر چه می پرسی ،جوابش آتش است
 
آب اگر خوردی، عذابش آتش است
 
تا ببندی چشم كورت می كند
 
تا شدی نزدیك ، دورت می كند
 
كج گشودی دست ، سنگت می كند
 
كج نهادی پای ، لنگت می كند
 
تا خطا كردی ، عذابت می كند
 
در میان آتش ، آبت می كند...
 
با همین قصه ، دلم مشغول بود
 
خواب هایم ، خواب دیو و غول بود
 
خوب می دیدم كه غرق آتشم
 
در دهان شعله های سر كشم
 
در دهان اژدهایی خشمگین
 
بر سرم بارانِ گُرزِ آتشین
 
محو می شد نعره هایم ، بی صدا
 
در طنین خنده ی خشمِ خدا...
 
نیت من ، در نماز و در دعا
 
ترس بود و وحشت از خشم خدا
 
هر چه می كردم ، همه از ترس بود
 
مثل از بر كردن یك درس بود
 
مثل تمرین حساب و هندسه
 
مثل تنبیه مدیر مدرســــــه
 
تلخ ،  مثل خنده ای بی حوصله
 
سخت، مثل حلِّ صدها مسئله
 
مثل تكلیف ریاضی سخت بود
 
مثل صرفِ فعل ماضی سخت بود
 
تا كه یك شب دست در دست پدر
 
راه افتادم به قصد یك سفر
 
در میان راه ، در یك روستا
 
خانه ای دیدم ، خوب و آشنا
 
زود پرسیدم : پدر ، اینجا كجاست؟
 
گفت: اینجا خانه ی خوب خداست!
 
گفت اینجا می شود یك لحظه ماند
 
گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند
 
با وضویی ، دست و رویی تازه كرد
 
با دل خود، گفت و گویی تازه كرد
 
گفتمش: پس آن خدای خشمگین
 
خانه اش این جاست؟ این جا ، در زمین؟
 
گفت : آری، خانه ی او بی ریاست
 
فرش هایش از گلیم و بوریاست
 
مهربان و ساده و بی كینه است
 
مثل نوری در دل آیینه است
 
عادت او نیست خشم و دشمنی
 
نام او نور و نشانش روشنی
 
خشم، نامی از نشانی های اوست
 
حالتی از مهربانی های اوست
 
قهر او از آشتی، شیرین تر است
 
مثل قهرِ مهربانِ مادر است
 
دوستی را دوست، معنی می دهد
 
قهر ما با دوست، معنی می دهد
 
هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست
 
قهری او هم نشان دوستی است...
 
تازه فهمیدم خدایم، این خداست
 
این خدای مهربان و آشناست
 
دوستی ، از من به من نزدیك تر
 
از رگ گردن به من نزدیك تر
 
آن خدای پیش از این را باد برد
 
نام او را هم دلم از یاد برد
 
آن خدا  مثل خیال و خواب بود
 
چون حبابی، نقش روی آب بود
 
می توانم بعد از این، با این خدا
 
دوست باشم، دوست، پاك و بی ریا
 
می توان با این خدا پرواز كرد
 
سفره ی دل را برایش باز كرد
 
می توان درباره گل حرف زد
 
صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
 
چكه چكه مثل باران راز گفت
 
با دو قطره ، صد هزاران راز گفت
 
می توان با او صمیمی حرف زد
 
مثل یاران قدیمی حرف زد
 
می توان تصنیفی از پرواز خواند
 
با الفبای سكوت آواز خواند
 
می توان مثل علف ها حرف زد
 
با زبانی بی الفبا حرف زد
 
می توان درباره هر چیز گفت
 
می توان شعری خیال انگیز گفت
 
مثل این شعر روان و آشنا:
 
«پیش از این ها فكر می كردم خدا...»

 

[ پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:28 ] [ بهار ]

زندگی

زندگی هیچ نبود،

و به آسانی یک گریه گذشت.

کودکی را دیدم که دلش غمگین بود و بدنبال عروسک می گشت.

تا که در رویاها

همه دار و ندارش،

قلک بی اعتبارش و دل خسته و زارش

همه را بی منت، به عروسک بخشد

غافل از آینده.

***

زندگی فلسفه ای بیش نبود

که در آن بیزاری، رهنمای همه یاران شده بود

و محبت، افسوس.

من خودم را دیدم، آن زمانی که دلم سوخته بود

و تو را می دیدم، بی خبر از من و غمهای دلم

و تو آن عصیانگر،

که نماد همه خوبان شده بود!!

و سخن از غم یاران می گفت

واپسین لحظه دیدار عجیب

خود نصیحت گوی، من دیوانه شدی

و سخن از رفتن،

سخن از بی مهری!!

تو که خود می گفتی

خسته از هرچه نصیحت شده ای.

***

حیف از بازی ایام،

دریغ از تکرار
 
 

[ پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:20 ] [ بهار ]



اس ام اس چهارشنبه سوری
 
 
 
http://www.yasgroup.ir/sing-up/
 

آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش
و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می رویم
سرخی تو از من ، زردی من از تو
جشن باستانی چهارشنبه سوری مبارک
**************************
پیشاپیش آغاز مانور جنگ جهانی سوم
و شبیه سازی انفجار های قاره ای
و آزمایش بمب های اتمی
بر تو مسئول ویژه برگزاری مراسم مبارک !
**************************
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری
افکارمان آتشی بیافروزیم کینه ها را بسوزانیم
زردی خاطرات بد را به آتشو سرخی عشق را از
آتش بگیریم آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم
**************************
انگـــــــاری غلغله ی محشـره چارشنبه سوری
گوشم از بمب و ترقّـــــــه کره چارشنبه سوری
از اراذل خیابونـــــــــــا همگی محشــــــــر خـر
لات ولوت بازار و خــر تو خـــره چارشنبه سوری
گاهی دعوا میشه و اونچه میشــــــــه ردّ وبدل
فُحشای  فابریک و  خوار مادره چارشنبه سوری !
**************************
با توجه به نزدیک شدن چهارشنبه سوری
قبل از پریدن از روی آتش به موارد زیر توجه کنید:
۱ سایز خشتک
۲ زاویه پرش
۳ استفاده از شورت مامان دوز در زیر شلوار
۴ دوری از هر گونه هیجان و جو زدگی علی الخصوص جلوی دخترا
۵ فاصله مناسب تا شعله های آتش در هنگام پرش
۶ توکل به خدا
**************************
آبروی شما آبروی ماست …. ستاد پیشگیری از حوادث غیر مترقبه !
**************************
چنین گفت زرتشت:
که سوزانید بدی را درآتش ، تا ز آتش برون آید نیکی
پس تو نیز چنین کن
۴شنبه سوریت مبارک
**************************
دستانت را به من بده تا با هم از رو آتش بپریمم!
آنان که سوختند ، همه تنها بودند!
چهارشنبه سوری مبارک
**************************
سلامتیه اونایی که براشون مثل آتیش چهارشنبه سوری بودیم
همه وجودمون تو آتیش عشقشون سوخت
تا اونا با شادی از رومون بپرن و رد بشن
**************************
سرخ میشوی، وقتی میشنوی: دوستت دارم
زرد میشوم، وقتی میشنوم:دوستش داری
چهارشنبه سوری راه انداختیم
سرخی تو از من، زردی من از تو
همیشه من میسوزم و همیشه تو میپری . . .
**************************
چهارشنبه سوری در پیش روی ماست
همه بدبختی ها در پشت
روزای خوش همه در پیش
چه غوغا میکنه آتیش !
چهار شنبه سوری مبارک
**************************
سوختن غصه هات تو آتیش آرزومه !
۴شنبه سوری بر تو  آتیش پاره مبارک !
**************************
آتیشی که تو قلبم روشن کردی هیچ آتش نشانی نمی تونه خاموش کنه !
چهارشنبه سوری مبارک
**************************
واست آتیش روشن کردم که اخر زمستونه
چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه
غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو
چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو
**************************
بهار را با چهار شنبه سوری
تابستان را با آفتاب سوزانش
پاییز را با رنگهای آتشینش
و زمستان را
با گرما ی دلنشین اجاق ها
میشناسم
هزار سال است مسلمان شده ام
اما هنوز شعله های زرتشت
در جانم زبانه میزند
**************************
 
 
**************************
 
بشد «چارشنبه» هم از بامداد / بدان  باغ  که  امروز  باشیم  شاد
چهارشنبه سوری گرامی باد
**************************
چهار شنبه سوری روز ملی مبارزه با آرامش
اعصاب بر شما ترقه بازان گرامی مبارک باد !
ستاد روانی شدگان چهار شنبه آخر سال !
**************************
چهارشنبه سوری نزدیکه ، یه وقت نری از رو آتیش بپری
آخه تجربه ثابت کرده اگه بره رو آتیش کباب میشه !
**************************
سلام چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم
آحه آتیش کم داریم آتیش پاره !
**************************
مواظب باش چهار شنبه سوری برق چشمات رو با آتیش اشتباه نگیرن . . .
**************************
چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد
قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته
**************************
تام کروز ، نیکلاس کیج ، جنیفر لوپز ، رابرت دنیرو ، یانی ، دیووید کاپرفیلد ،
آنتونی رابیز ، خود من  و بقیه ی ستارگان جهان ازت خواهش میکنیم
چهارشنبه سوری مواظب خودت باشی
**************************
در پی اختلاف نظر در مورد اینکه شب چهارشنبه سوری ۲۲ است یا ۲۹٫
روز ۲۲ اسفند یوم الشک و از ۲۲ تا ۲۹ اسفند هفته ی وحشت اعلام شد
**************************
چهار شنبه سوریه نیا پایین می سوزی
چیه؟ توقع داشتی اینجا آتیش باشه بسوزی؟؟
**************************

[ سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, ] [ 10:28 ] [ بهار ]

 

شما یادتون نمیاد ..... یادش بخیر

 

 
 
 

 

y15.jpg

0.jpg

 

 

 

واقعا بريد ادامه مطلب بقيه عكسهارو ببينيد يه دنيا خاطرست.واقعا بعضي هاش به سن منم قد نميده...

 

نظر يادتون نره هاااا

مرسي


ادامه مطلب
[ سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, ] [ 10:7 ] [ بهار ]

 

خنـــده بازار
 
 
 
 
 
بريد سريع ادامه مطلب سوژه هاي خنده دار...
 

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, ] [ 9:14 ] [ بهار ]

تصاویری از کودکی چهره های سیاسی و فرهنگی ایران

 

 

در ادامه مطلب


ادامه مطلب
[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, ] [ 11:12 ] [ بهار ]

عکسهای انیمیشن شگفت انگیز و دیدنی (2)

 

 

تا لود شدن کامل عکس ها منتظر بمانید...

 

 
 
ديدن بقيه عكس ها رو از دست نديد...

 


ادامه مطلب
[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, ] [ 11:3 ] [ بهار ]

 

برایت آرزو دارم ...
 
 
 
برایت آرزو دارم - گروه گل یاس
 
 
دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

بفهمی زندگی بی عشق نازیباست

دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی

به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی

بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها

بخوانی نغمه ای با مهر

دعایت می کنم، در آسمان سینه ات

خورشید مهری رخ بتاباند

دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی

بیاید راه چشمت را

سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر

دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی

با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را

دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا

تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری

و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد

مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی

دعایت می کنم، روزی بفهمی

گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است

دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد

با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست

شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا

بخوانی خالق خود را

اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور

ببوسی سجده گاه خالق خود را

دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی

پیدا شوی در او

دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و

با او بگویی:

بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست

دعایت می کنم، روزی

نسیمی خوشه اندیشه ات را

گرد و خاک غم بروباند

کلام گرم محبوبی

تو را عاشق کند بر نور

دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی

با موج های آبی دریا به رقص آیی

و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی

بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی

لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی

به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی

دعایت می کنم، روزی بفهمی

در میان هستی بی انتها باید تو می بودی

بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا

برایت آرزو دارم

که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو

اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد

دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

بگیرد آن زبانت

دست و پایت گم شود

رخساره ات گلگون شود

آهسته زیر لب بگویی، آمدم

به هنگام سلام گرم محبوبت

و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را

ندانی کیستی

معشوق عاشق؟

عاشق معشوق؟

آری، بگویی هیچ کس

دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی

ببندی کوله بارت را

تو را در لحظه های روشن با او

دعایت می کنم ای مهربان همراه

تو هم ای خوب من

گاهی دعایم کن


 

[ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:55 ] [ بهار ]

 

تا لود شدن کامل عکس ها منتظر بمانید...
 

 

بقيه اين عكسهاي انيميشن رو ببينيد واقعا زيبا و هنرمندانه هستن.


ادامه مطلب
[ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, ] [ 9:17 ] [ بهار ]


 
 
خطاهای دید جالب
 
 
 

به مرکز گل نگاه کنید و سرتونو عقب وجلو ببرید آیا احساس نمی کنید گل بزرگتر می شود؟


خطای دید

آیا می توانید در عکس زیر 4 گرگ ببینید؟


خطای دید
 

یه عکس جالب.بهش نگاه کنین احساس میکنین چشاتون مشکل داره!


خطای دید
 

مونالیزایی دیگر


خطای دید
 

این هم یک نقاشی خطای دید که بسیار استادانه کار شده.


خطای دید
 

این تصویر سه بعدی رو ببینین


خطای دید
 

آیا میتونین تشخیص بدین که این تصویر از چه بعدی رسم شده؟


خطای دید


 

آیا میتوانید 13 چهره مخفی در این تصویر ببینید؟


خطای دید
 

عکسی از یک محل تاریخی.آیا چهره ای را روی قله کوه می بینید؟


خطای دید
 

یک سازه جالب!!!


خطای دید
 

یه تصویر جالب فقط کافیه یه مقدار چشمتونو حرکت بدین

خطای دید


 

باورتون میشه این دو تا اسب همرنگ هستن؟


باورتون میشه...
 

وای این آجرا چرا تکون میخورن

خطای دید
 

به این مار ها نگاه کنید و چشماتونو یه خورده حرکت بدین.مواظب باشین نیشتون نزنن!

خطای دید
 

به این تصویر نگاه کنید و چشماتونو حرکت بدید.شبیه پارچه ای میشه که با باد بالا و پایین میشه...


تصویر سه بعدی
 

هنگامی که به این تصویر نگاه میکنید احساس میکنید در حال حرکت است!

 

خطای دید
 

چند ثانیه به تصویر فوق خیره شوید ، خطای چشم خود را بوضوح خواهید دید

 

چند ثانیه به تصویر فوق خیره شوید ، خطای چشم خود را بوضوح خواهید دید
 
 

[ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, ] [ 9:2 ] [ بهار ]


بازی‌های سنتی که از یادها رفتند!
 

همین بازی‌های قدیمی در ذهن پدرها و پدربزرگ های عزیز ما تجسم خاطراتی شیرین است و دیدن تصاویر زیر حتی برای من و شما که سهمی در چگونگی اینگونه بازی ها نداشتیم....
 
بازی‌های سنتی قدیمی از قبیل: هفت سنگ، عمو زنجیرباف، قایم موشک، گرگم به هوا، کی بود کی بود، لی لی، شیر و آهوها، وسطی و ... ریشه در سنت های دیرینه ی مردم ایران دارد و هنوز نسلی از آن افرادی که با این بازی ها اوقات فراغت خود را سپری می کردند نگذشته که امروزه دلایلی چون استفاده از وسایل ارتباط جمعی، بازی های رایانه ای و ورزش های جدید امکان پرداختن به بازی‌های محلی را به حداقل ممکن کاهش داده و می‌توان گفت به دست فراموشی سپرده شده است.
 
ولی هر چه باشد همین بازی‌های قدیمی در ذهن پدرها و پدربزرگ های عزیز ما تجسم خاطراتی شیرین است و دیدن تصاویر زیر حتی برای من و شما که سهمی در چگونگی اینگونه بازی ها نداشتیم هم خالی از لطف نیست.


 

 
 
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)
بازی‌های سنتی که از یادها رفتند! (+عکس)

[ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:56 ] [ بهار ]


بخت بیدار ...

روزی روزگاری نه در زمان های دور، در همین حوالی مردی زندگی می كرد كه همیشه از زندگی خود گله مند بود و ادعا میكرد "بخت با من یار نیست" و تا وقتی بخت من خواب است زندگی من بهبود نمی یابد.
پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار كردن بخت خود به فلان كشور نزد جادوگری توانا برود.
او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید. گرگ پرسید: "ای مرد كجا می روی؟"
مرد جواب داد: "می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار كند، زیرا او جادوگری بس تواناست!"
گرگ گفت : "میشود از او بپرسی كه چرا من هر روز گرفتار سر دردهای وحشتناك می شوم؟"
مرد قبول كرد و به راه خود ادامه داد.
او رفت و رفت تا به مزرعه ای وسیع رسید كه دهقانانی بسیار در آن سخت كار می كردند.
یكی از كشاورزها جلو آمد و گفت : "ای مرد كجا می روی ؟"
مرد جواب داد: "می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار كند، زیرا او جادوگری بس تواناست!"
كشاورز گفت : "می شود از او بپرسی كه چرا پدرم وصیت كرده است من این زمین را از دست ندهم زیرا ثروتی بسیار در انتظارم خواهد بود، در صورتی كه در این زمین هیچ گیاهی رشد نمیكند و حاصل زحمات من بعد از پنج سال سرخوردگی و بدهكاری است ؟"
مرد قبول كرد و به راه خود ادامه داد.
او رفت و رفت تا به شهری رسید كه مردم آن همگی در هیئت نظامیان بودند و گویا همیشه آماده برای جنگ.
شاه آن شهر او را خواست و پرسید : "ای مرد به كجا می روی ؟"
مرد جواب داد: "می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار كند، زیرا او جادوگری بس تواناست!"
شاه گفت : " آیا می شود از او بپرسی كه چرا من همیشه در وحشت دشمنان بسر می برم و ترس از دست دادن تاج و تختم را دارم، با ثروت بسیار و سربازان شجاع تاكنون در هیچ جنگی پیروز نگردیده ام ؟"
مرد قبول كرد و به راه خود ادامه داد.
پس از راهپیمایی بسیار بالاخره جادوگری را كه در پی اش راه ها پیموده بود را یافت و ماجراهای سفر را برایش تعریف كرد.
جادوگر بر چهره مرد مدتی نگریست سپس رازها را با وی در میان گذاشت و گفت : "از امروز بخت تو بیدار شده است برو و از آن لذت ببر!"
و مرد با بختی بیدار باز گشت...
به شاه شهر نظامیان گفت : "تو رازی داری كه وحشت برملا شدنش آزارت می دهد، با مردم خود یك رنگ نبوده ای، در هیچ جنگی شركت نمی كنی، از جنگیدن هیچ نمی دانی، زیرا تو یك زن هستی و چون مردم تو زنان را به پادشاهی نمی شناسند، ترس از دست دادن قدرت تو را می آزارد.
و اما چاره كار تو ازدواج است، تو باید با مردی ازدواج كنی تا تو را غمخوار باشد و همراز، مردی كه در جنگ ها فرماندهی كند و بر دشمنانت بدون احساس ترس بتازد."
شاه اندیشید و سپس گفت : "حالا كه تو راز مرا و نیاز مرا دانستی با من ازدواج كن تا با هم كشوری آباد بسازیم."
مرد خنده ای كرد و گفت : "بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر تو نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور كرده است!"
و رفت...
به دهقان گفت : "وصیت پدرت درست بوده است، شما باید در زیر زمین بدنبال ثروت باشی نه بر روی آن، در زیر این زمین گنجی نهفته است، كه با وجود آن نه تنها تو كه خاندانت تا هفت پشت ثروتمند خواهند زیست."
كشاورز گفت: "پس اگر چنین است تو را هم از این گنج نصیبی است، بیا باهم شریك شویم كه نصف این گنج از آن تو می باشد."
مرد خنده ای كرد و گفت : "بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر گنج نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور كرده است!"
و رفت...
سپس به گرگ رسید و تمام ماجرا را برایش تعریف كرد و سپس گفت: "سردردهای تو از یكنواختی خوراك است اگر بتوانی مغز یك انسان كودن و تهی مغز را بخوری دیگر سر درد نخواهی داشت!"
شما اگر جای گرگ بودید چكار می كردید ؟
بله. درست است! گرگ هم همان كاری را كرد كه شاید شما هم می كردید، مرد بیدار بخت قصه ی ما را به جرم غفلت از بخت بیدارش درید و مغز او را خورد

[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, ] [ 11:39 ] [ بهار ]


عاقبت‌اندیشی

پیرمرد زرگری به دکان همسایه زرگر رفت و گفت : ترازویت را به من بده تا این خرده‌های طلا را وزن کنم.
همسایه‌اش که مرد دوراندیشی بود گفت: ببخشید من غربال ندارم.
پیرمرد گفت: من ترازو می‌‌خواهم و تو می‌گویی غربال نداری، مگر کر هستی؟
همسایه گفت: من کر نیستم، ولی درک کردم که تو با این دست‌های لرزان خود چون خواهی خرده‌های زر را به ترازو بریزی و وزن کنی .
مقداری از آن به زمین خواهی ریخت، آن وقت برای جمع‌آوری آنها جاروب خواهی خواست و بعد از آنکه زرها را با خاک جاروب کردی.
آن وقت غربال لازم داری تا خاک آنها را بگیری، من هم از همین اول گفتم که غربال ندارم.
به قولی مولوی :
هر که اول بنگرد پایان کار               اندر آخر، او نگردد شرمسار

[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, ] [ 11:38 ] [ بهار ]

به می سجاده رنگین كن

چنین نقل شده که مریدی نزد مرشد باقی بالله رفت و گفت:« من این بیت معروف مرشد حافظ که می گوید : " به می سجاده رنگین کن، گرت پیر مغان گوید "
را خوانده ام، ولی مشکلی دارم.»
باقی بالله گفت:« مدتی از پیش من برو و من موضوع را برایت روشن خواهم کرد.»
پس از مدت زمانی مرید نامه ای از پیر دریافت کرد که می گفت: « تمام پولی را که داری بردار و به دربان هر فاحشه خانه ای که می دانی بده.»
مرید گیج شده بود و برای مدتی فکر کرد که این مرشد باید قلابی باشد.پس از چند روز که با خودش کشتی گرفت، به نزدیکترین فاحشه خانه رفت و تمام پولی را که داشت به دربان آنجا داد.دربان گفت: « برای چنین پولی، من باید قشنگترین جواهر مجموعه ی خودمان را به تو تقدیم کنم.»
وقتی مرد وارد اتاق شد، زنی که در آنجا بود گفت:« من دوشیزه هستم. مرا با فریب به این خانه آورده اند و مرا با زور و تهدید در اینجا نگه داشته اند. اگر حس عدالت خواهی تو از دلیلی که برایش به اینجا آمده ای، قوی تر است؛ به من کمک کن تا فرار کنم.»
آن وقت مرید معنای شعر حافظ را درک کرد :به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغات گوید

[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, ] [ 11:37 ] [ بهار ]

 

سوژه های دیدنی

.

 

ادامه عكسها واقعا خنده داره برو ادامه مطلب رو ببين.

نظر يادت نره


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:37 ] [ بهار ]

 

چگونه دیوانه شویم!

* از رفتگر محله عیدی بگیرید.
* سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه.
* جوراب های کثیف رو به پره های پنکه ببندید و پنکه را روشن کنید.
* با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !
* به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟!
* نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید: من مرض دارم ، بیاین منو ببرید!
* روز بازی پرسپولیس با استقلال، وسط تماشاچی ها بنشینید و با صدای بلند، ابومسلم را تشویق کنید !
* هفت تیری بذارید رو شقیقه راننده مترو و بگید یالا برو دبی.
* پیراهن را روی کت بپوشید.
* دقت کنید وقتی در مهمونی براتون نوشیدنی آوردند همه را اندازه بگیرید و بزرگترین رو انتخاب کنید تا کلاه سرتون نره.
* ماست را با چنگال بخورید.
* زنگ در خونه ها رو بزنین بعد وایسین ببینید چی میشه.
* سر جلسه کنکور بهترین وقت برای تخمه شکستنه.
* برای روز اول دانشگاه روپوش مدرسه بپوشید و کیف جومونگ به پشتتون آویزان کنید.
* سرتون رو به جای شامپو با سنگ پا بشورین تا خوب تمیز بشه.
* جزوه های کلاسیتون رو با دوات و قلم نی بنویسید.
* داخل خیابان بلندگو دستی بگیرید و بگید "پژو بزن کنار وگرنه گازت می گیرم”
* دم در ورودی دانشگاه چند قالب صابون بذارید.
* توی رستوران های باکلاس ته بشقابتون رو لیس بزنید .
* توی عروسی کراوات مهمونها رو با قیچی ببرید و در برید
* 100 تا قرص ویتامین c بخورید و بگید خود کشی کردم
* وقتی رئیستون حرف با مزه ای زد بزنید پس کله اش و بلند بلند بخندید
* تو خیابون داد بزنید : هی خره ! بعد هر کی برگشت بهش بگید مگه به خودت شک داری
* تو مترو محکم بزنید پس گردن بغلیتون و بعد که برگشت بلند بزنید زیر خنده
* کمربندتون رو به عنوان دم پشتتون وصل کنید و برید تو جامعه بچرخید
* از قصد تصادف کنید
* تو یه برج بیست طبقه تو آسانسور بمونید و هی برید طبقه 20 و برگردید پایین
* اگه پلیس مدارک ماشین رو خواست تحویلش بدید و بپرید برید سوار ماشینش بشید و در برید
* از پیف پاف به جای عطر استفاده کنید
* وقتی با کسی مشغول صحبت هستید آدامستان را در آورده و به دماقش بچسبانید
* روی زمین صاف مدام زمین بخورید
* از نرده پله های محل کارتان سر بخورید
* به جای جوراب دستکش پایتان کنید و صندل لا انگشتی بپوشید
* روی زیر شلواری راه راه کمربند ببندید
* به خودتان لاستیکی ببندید
* چای را توی نعلبکی ریخته و دراز بکشید و آنرا هورت بکشید
* توی گرمای تابستان پالتو بپوشید و از سرما بلرزید
* از پشت شیشه ماشین برای همه بیخود و بی جهت شکلک در بیاورید
* توی جلسات مهم آدامستان را باد کرده و بترکانید
* در جشن تولدهای کودکان فامیل دوره بیافتید و هر چه بادکنک می بینید بترکانید
* روی قرمه سبزی سس قرمز بریزید و پنیر رنده کنید

[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:35 ] [ بهار ]

 

دختران زیبا هستند پس از چراغ خاموش !

(شکسپیر)

همه پسران بی گناه هستند قبل از چراغ خاموش !

(زن شکسپیر)

 

 

یکی از ۲ راهی‌های زندگی وقتی‌ است که

نمی‌دانید در شیشه‌ای مقابل‌تان را باید «بکشید» یا «فشار دهید» !

 

 

تا حالا دقت کردین

وقتی می خوایم یقه لباس یا روی سینه رو نیگاه کنیم

لب و لوچه آدم کج میشه !

همین الان امتحان اگه کن باورت نمیشه !

 

 

غضنفر به نامزدش اس ام اس میده

عزیزم من تا ۱۰ دقیقه دیگه میام پیشت

اگه نیومدم اس ام اس رو دوباره بخون !

 

 

این روزها  اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن

به سرعت خونه رو ترک کنید !

قضیه خونه تکونی جدیه !!

 

 

کاربردهای مختلف ” مُردن ” در فرهنگ ما !!

برو بمیر : برو گمشو !

بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد !

می میرم برایت : عاشقتم !

می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی ؟

… مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی ؟

نمردیم و … : بالاخره اتفاق افتاد !

مردیم تا … : صبرمان تمام شد !

مرده : بی حال !

مردنی : نحیف و لاغر !

مردم : خسته شدم!

من بمیرم ؟ : راست می گی؟

 

 

حیف نون ظهر از سر کار برگشت خونه

دید خانومش نهار درست نکرده

از عصبانیت سرشو کوبید به دیوار

یهو یادش اومد مجرده !!!

 

 

رابطه هاى امروزى جوری شده که

مى تونید به همدیگه دست بزنید

ولى نمى تونید به گوشى هاى همدیگه دست بزنید !!

 

 

لذتی که تو دست توی دماغ کردن هست ، تو فین کردن نیست !

حالا لذت گوله کردن به کنار!

 

با کلمه آره یا نه جواب بده

آیا من میدونم که تو احمقی ؟!؟

 

 

یک واقعیت :

ﻭﻗﺘﻲ ﺑﭽﻪ ﺍﻱ ﺑه دنیا ﻣﻴﺎﺩ

ﻫﻤﻪ ﺟﻤﻊ می شن میگن:

ﭼﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ ﭼﻪ ﺧﻨﺪهﻫﺎﺵ ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ ﻟﺒﺎﺷﻮ ﭼﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ ﻭ . . .

اما ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎیی ﺧﺒﺮﻱ ﻧﻴﺴﺖ

ﻛﻲ ﻳﺎﺩ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻴﻔﺘﻦ !؟

ﻭﻗﺘﻲ ﭘﻮﺷﻚ ﺑﭽﻪ رو ﺑﺎﺯ می کنن

میگن: ﺍﻱ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﻳﺪﻩ !

 

 

قابل توجه خانوما

مرد اونه که قلبتو شارژ کنه

نه سیم کارتتو !

 

 

همیشه معذرت خواهی به معنای غلط کردم نیست

گاهی ینی خفه شو !

 

 

۲ تا زن توی اتوبوس برای یک صندلی خالی دعواشون میشه

راننده میگه اونی که مسن تره بشینه روی صندلی

هر ۲ تا زن به هم نگاه کردن و صندلی خالی ماند !

 

 

اگر شرایط زندگی برای شما سخت شده و تحمل ندارید

و اگر در روابط عاشقانه خود شکست خورده اید

هنگامی که غم و اندوه شما را احاطه کرده

و هنگامی که اشک از چشمان شما جاری شده

فقط با ما تماس بگیرید

(روابط عمومی شرکت دستمال کاغذی اشک مال !)

 

 

تو رو خدا اگه قصد ازدواج داری بهم بگو

خودم میخوامت

التماست میکنم چرا حرف نمیزنی باهام

هر موقع میبینمت ساکتی

(مکالمه عضنفر با مانکن داخل مغازه!) oh go on

 


 

[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:15 ] [ بهار ]


اشعار عاشقانه

اشعار عاشقانه - گروه گل یاس
 
خیلی سخته اون كه میگفت واسه چشات میمیره، بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره،
خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی، اما وقتی كه بهار شد یه جوری ازش جدا شی،
خیلی سخته كه دلی رو با نگات دزدیده باشی، وسط راه اما از عشق یه كمی ترسیده باشی،
خیلی سخته بری یك شب واسه چیدن ستاره، ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره...
 
عاشقانه - گروه گل یاس
 

خود را به که بسپارم
وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل
دلها همه از سنگ است
گویا که در این وادی
از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق
آلوده به صد رنگ است

عاشقانه - گروه گل یاس
 
اگر با گریه دریایی بسازم
اگر با خنده رویایی بسازم
اگر خنده شود در من فراموش
اگر گریه شود با من هم آغوش
تو را هرگز نخواهم كرد فراموش
 
عاشقانه - گروه گل یاس
 

دست از سر ما بردار ، کنار تو نمی مونم
یه روز می گفتم عاشقم ، اما دیگه نمی تونم
تقصیر هیچکس دیگه نیست ، قصه ی ما تموم شده
حیف همه خاطره ها ، به پای کی حروم شده
دروغ می گفتی که ، برم از بی کسی دق می کنی
اشکاتو باور ندارم ، بی خودی هق هق می کنی
یادم می افته لحظه ای که دست تو رو شد برام
قسم می خوردی پیش من که جز تو عشقی نمی خوام
دست خودم نیست که دیگه هیچکسی باور ندارم
این چیزا تقصیر توه تلافیشو در می یارم

عاشقانه - گروه گل یاس
 
ز چشمت اگر چه دورم هنوز....پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال....به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا.....دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره دردهایم نشد..... پر از فکر راه عبورم هنوز
ستاره شدن کار سختی نیست.... گرشتم ولی غرق نورم هنوز
پر از خاطرات قشنگ توام.....پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
ترا گم نکردم خودت گم شدی......من شیفته با تو جورم هنوز
اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....در این عرصه مردی جسورم هنوز
اگر کوک ماهور با ما نساخت.....پر از نغمه پک و شورم هنوز
قبول است عمر خوشی ها کم است.....ولی با توام پس صبورم هنوز

عاشقانه - گروه گل یاس
 
خواستم با تو باشم نخواستی ، خواستم مونس و یارت باشم نخواستی
خواستم برای همیشه در کنارت باشم نخواستی
خواستم هم گام و هم نفس روز های تنهایی ات باشم نخواستی ،
خواستم پذیرای نگاه مهربانت باشم نخواستی
خواستم قلبم را به یادگار تقدیمت کنم باز هم نخواستی نخواستی
هیچ کدام را نخواستی و نخواستی ....
 
عاشقانه - گروه گل یاس
 
 
وحشت از عشق که نه ، ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ، ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم ، صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ ، که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ماست . . .
 
عاشقانه - گروه گل یاس
 

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را
کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم!!!
ومن شمع می سوزم  ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند
ومن گریان ونالانم ومن تنهای تنهایم !!!
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد!!!
و من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم
درون سینه ی پرجوش خویش اما!!!
کسی حال من تنها نمی پرسد
ومن چون تک درخت زرد پاییزم !!!
که هر دم با نسیمی میشود برگی جدا از او
ودیگر هیچی از من نمی ماند!!!
 
عاشقانه - گروه گل یاس
 
كاش امشب عاشقی هم پا می گرفت
تشنگی هم طعم دریا می گرفت
كاش امشب كوچه های منتظر
یك سلام گرم از ما می گرفت
این سكوت تلخ . دنیای من است
كاش دستت . دست دنیا میگرفت
آسمان ابری ترین اندوه را
از دل سنگین شبها می گرفت
پنجره دلتنگ چشمی آشناست
كاش می شد عاشقی پا می گرفت

[ چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:19 ] [ بهار ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 110
بازدید ماه : 211
بازدید کل : 256963
تعداد مطالب : 172
تعداد نظرات : 202
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


كد تقويم

ابزار مبدل تاريخ ها


Create your flash banner online in 5 step Create your flash banner online in 5 step

لینک های خود را طلایی کنید!