شهــــــــــــــــــــــــرفرنــــــــــــــــــــــگ مطالب گوناگون از همه چيز واز همه جا در شهر فرنگ...
| ||
|
چقدر سخته که بغض داشته باشی ،اما نخوای کسی بفهمه چقدر سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی چقدر سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری چقدر سخته که روز تولدت ،همه بهت تبریک بگن بجز اونی که فکر می کنی بخاطرش زنده ای چقدر سخته که غرورت رو بخاطر یک نفر بشکنی بعد بفهمی که دوست نداره چقدر سخته که همه چیز رو بخاطر یک نفر از دست بدی ، اما اون بگه نمی خوامت چقدر سخته که نباشه هیچ جائی برای آشتی بی وفاشه اونکه جونتو واسش گذاشتی چقدر سخته تو زمستون غم بشینه رو برفا می سوزونه گاهی قلب رو زهر تلخ بعضی حرفا چقدر سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونت هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمیمونه چقدر سخته اون که می گفت واسه چشات میمیره بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره چقدر سخته تا یه روزی حرفای اون باورت شه نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه چقدر سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی چقدر سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی اما وقتی که بهار شد یه جور ازش جدا شی چقدر سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت چقدر سخته اون که دیروز تو واسش یه رویا بودی از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی چقدر سخته یه شب واسه چیدن ستاره بری ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره چقدر سخته توی چشمای کسی نگاه کنی که تمام هرت رو ازت دزدیده و به جاش یه زخم همیشگی به قلب تو هدیه داده و به جای اینکه لبریز از کینه و نفرت بشی حس کنی که هنوز دوستش داری چقدر سخته وقتی پشتت بهش دونه های اشک گونه های تورو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوزم دوسش داری چقدر سخته دلت بخواد دستت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه ی وجودت له شده چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی چقدر سخته گل خودتو تو یه باغ دیگه ببینی هزار بار تو خودت بشکنی وآروم زیر لب بگی: گـ ُـ ـ ـلـ مـ ـ ـنـ باغـ ـ ـ ـچـ ـ ـ ـهـ نـ ـ ـ ـو مـ ـُ ـ ـبارکـ ـ ـ ـ نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |